همسایمون سنش بالاس برای همین یه وقت هایی بابام کمکش میکنه به بابام گفت بریم این قرص رو برام بگیر بابامم چند تا داروخونه رفته نداشته بعد یک داروخونه وایمیسته میگه به خانمه که خب این دارو چیه من چندتا داروخونه رفتم پیدا نکردم و نداشته خانمه هم بهش میگه بابا بخدا من چند ساله داروخونه کار میکنم اسم همچین دارویی رو تا به حال نشنیدم بعد بابام زنگ میزنه به پسر همسایمون پسره میگه گوشی رو بده به خانمه خودم بهش بگم دقیقا دارو چی هست(حالا این پسره دامپزشکه)بعد پسره توضیح داده این برای گوسفند پدرمه و مریض شده مگه میشه نداشته باشین خانمه هم گفته این قرص رو اینجا نداریم باید برن دامپزشکی بعد پسر همسایه گفته مگه اینا کجا اومدن گفت داروخونه😐
خلاصه بابام و باباش سوژه کل داروخونه های شهر و این اقای دامپزشک شدن