2737
2734
عنوان

همفکری لطفا....

95 بازدید | 18 پست

چجوری میشه دل یه پسر مغرور که قبلا رلش بودم  رو بدست بیارم؟

با خودم میگم کم کم برم تو کارش و دلشو گرم و نرم کنم 

از یه طرف میگم غلط کرده خودمو کوچیک نمیکنم غرورم مهمتره و کلی نق و غر  به خودم !میگم خودمو قوی و بیخیال نشون بدم میاد سمتم ولی خیییلی تخص و مغرور !ولی میدونم که ته دلش میخادم !الان چاره چیع؟؟؟؟

قبلا با هم تو رابطه بودید ؟ یعنی الان دیگه رل نیستید ؟

لبه ی پرتگاه ایستاده بودم... خسته و ناامید دستانم را باز کردم تا بپرم ... اشک هام سرازیر شده بود قبل اینکه بیفتم بابا مچ دستم را گرفت و گفت کجا میخوای بری ؟ مگه خودت رو بهم نسپردی ؟ وقتی بابا من رو از پرتگاه کشید بالا خودم رو بغلش انداختم و در حالی که گریه میکردم گفتم تروخدا بابا تنهام نذار دیگه نمیتونم ادامه بدم 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
2738
ادم موقع دلتنگی بدهی‌های طرف یادش می‌ره ولی خب آدم‌ها همونن سخت تغییر میکنن یادت نره

دلتنگ که نیستم  ولی یه خورده حسابهایی دارم  باهاش 

فقط در حد ۲ هفته میخوام باشم و تلافی کنم یه سری مسائل رو 

دلم کهدخنک شد ول میکنم

ارزش نداره همین دو هفته هم وقت بذاری  بیخیال باش، بی‌خیالی و بی‌اهمیت بودن خودش برگ برنده هست

سعی میکنم‌ حرفتو گوش کنم !و رو خودم کار کنم  ولی میدونی یه حالت بلا تکلیفی دارم اجازهدنمیدم فکر کنه بازی رو بردع 

قبلا ۲ سال پیش  الان دوماهه همو فالو کردیم

خب این رابطه تموم شده

اشتباهی می‌کنی که برگردی 

حالا به غیر از این حرف ها تو نمیتونی پسر و تغییر بدی 


من خودم با یکی در حد آشنایی آشنا شدم رابطه بخصوص نداشتیم 

فقط یک عکس که تو برف گرفته بودم دیده بود 

تماس تصویری وقتی بیرون می‌رفت می‌گرفت و حرف می‌زدیم ولی خیلی مغرور و سر تق بود 

من برای اینکه دلش رو به دست بیارم هرچقدر باهام دعوا میکرد من آروم جوابش رو میدادم 

چون بهش وابسته شده بودم دوستش داشتم 

غرورم رو له کردم 

چقدر قلبم رو شکوند و زیر پاهاش لهم کرد 

مشکل قلبی پیدا کردم 

آخر خودم کات کردم 


هه الان سه ساله که دنبالمع تا برمگردونه و هنوزم همون عکس رو داره و نگاه میکنه 

فقط یکم خوش اخلاق شد 

اما تغییری نکرده بود 


می‌خوام بگم راهی نداره یا باید بسوزی و آخرش با روانشناس به دنیا برگردی یا اینکه خودت رو درگیرش نکنی 


من اون دوست پسرت رو نمیشناسم اما از تجربه خودم گفتم 


لبه ی پرتگاه ایستاده بودم... خسته و ناامید دستانم را باز کردم تا بپرم ... اشک هام سرازیر شده بود قبل اینکه بیفتم بابا مچ دستم را گرفت و گفت کجا میخوای بری ؟ مگه خودت رو بهم نسپردی ؟ وقتی بابا من رو از پرتگاه کشید بالا خودم رو بغلش انداختم و در حالی که گریه میکردم گفتم تروخدا بابا تنهام نذار دیگه نمیتونم ادامه بدم 
خب این رابطه تموم شده اشتباهی می‌کنی که برگردی  حالا به غیر از این حرف ها تو نمیتونی پسر و تغ ...

ممنونم عزیز دلم 😘عزیزم من هدفم ازدواج نیست 

ولی این تنها پسریه که تونسته اون جوری که باید و شاید بازی رو به نفع خودش تموم کنه!

و من از این بابت ناراحتم 

تا بازی رو به نفع خودم تموم نکنم اروم نمیگیگیرم 😁😆😅

واگرنه پسرا ارزش هیچی رو ندارن 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   niهانیتاha  |  18 ساعت پیش
توسط   mahsa_ch_82  |  19 ساعت پیش
توسط   یکتا۸۳  |  2 ساعت پیش