اصلا چرا زندم؟؟؟؟ مامانم چند روزه مریضه از کم خونی،رفته خون زده
یه کلمه موقع شام گفتم دلم گرفته یه دعوایی شد بیا و ببین
میگن حالمونو بد نکن
اصلا بغض داره خفم میکنه
من تا اینو گفتم مامانم مریضه بابام گفت بسه دیگه همش ناله همش مریضی یه هفته سعی کنید خوب باشید خستم کردید مامانمم گریه کرد که ۲روزه مریض شدم میکوبی سرم
یه کلمه حرفم شد این🥲 پس ما لال بشیم؟؟؟حرف نزنیم؟؟
بخدا از خدا نمیترسیدم خودمو میکشتم