باورتون میشه؟ خیلی دختر درسخون و با ادبی بود چادری هم بود بالاش بشدت آدم اختناقی بود و بد گمان نزاشت بره گفت بیمارستان محیطش خوب نیست و شب کاری و.....گفت بره معلمی الآنم دختره معلمه و ازدواج کرده
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یه جور گفته !! انگار شب تو بیمارستان چکار می خواد بکنه دختره
دانشجو پزشکی 🫀🧑⚕️مهم نیست تو باورم داشتی یا نه مهم اینکه خودم میدونم هستم هستم تونستم از زندگی سختم نجات پیدا کنم شکرت خدا خدایا کمک کن عزیزانم سلامت باشن ❤️