پسرم ۵ ماهشه بعد کلی سختی کشیدن ودکتر رفتن بچه دار شدن چون واقعا عاشق بچه بودم و اینکه مادر بشم،بچم بدنیا که اومد مادرشوهرم چون شهرستان بود اومد پیشم موند مامان خودمم بود ولی خب مامانم شبا میرفت خونه خودشون مادرشوهرم ولی یک ماه پیش ماه بود روزای اول چون بخیه هام درد میکرد نمیتونستم بچم زیاد بغل کنم بخاطر همین مادرشوهرم همش بغلش میکرد ومیچرخوند حتی شبا میخواست پیش خودش بخوابونه که من اعتراض کردم ولی انگار پسرم بهش بیشتر از من عادت داره بغل من میومد اصن اروم نمیشد بغل مادرشوهرم سریع میخوابید و اروم میشد بخاطر همین تا گریه میکرد مادرشوهرم از من میگرفتش میگفت بذار من ارومش کنم،الانم که ۵ ماه گذشته احساس میکنم من با بقیه براش فرقی ندارم الان حتی شیشه شیرش میشناسه تا میبینه ذوق میکنه میخواد بره بگیرتش ولی من باشم و نباشم فرقی نداره😔 ممکنه کلا اینجوری باشه؟؟؟کسی چنین تحربه ای داره؟؟؟