دلم از بی چشم و رویی شوهرم گرفته میخوام این پیامو بهش بدم😔😔

دقیقا دیشب یکی از کاربرا بهم گفت داری اغراق میکنی 

تازه خدا شاهده که من خیلی چیزای دیگه رو نگفتم که طولانی و حوصله سر بر نشه 

واقعا تعجب میکنم ‌که خودش دلش نمیسوزه یا به رحم نمیاد 

دیشب بهش گفتم من صبح غذا درست میکنم میرم خونه مادرم گفت لازم نکرده همینجا بمون شب با هم میریم حالا جرئت ندارم بهش بگم مگه دیشب نگفتی فردا میریم پس بریم چون میدونم هزارتا بهونه برام میاره خدا نشناس 

بدیهاشون نمیذاره خوبیهاشون رو ببینی منکه الان خوبی هم بکنه بهم انگار داره فحشم میده به چشمم نمیاد 

خدا به دلت آرامش بده 

خیلی وجدانه میگفتی کاش تخمایی که تو داری از ریشه در بیاد احمق 

من شوهرم خودش میگه تو خیلی پر انرژی بودی چرا اینجوری شدی بی انگیزه شدی حتی بهم انگ خ..ود ..ار..ضایی میزنه میگه تو به این دلیله که رفتارات سرد شده 

دیگه نمیفهمه من دارم با یه هیولا زندگی میکنم و همونم به زندگی دلسردم کرده نیش و کنایه میزنم که بفهمه ولی مگه میفهمه 

شبا که کلا بیداره روز هم کلا تو یه اتاقه و داره نمیدونم چیکار میکنه فقط خونه رو بهم ریخته میکنه من شبا تنها میخوابم روزا هم برا خودم تو خونه میشینم تنها اوایل خیلی اعتراض میکردم ولی الان فقط میگم قیافشو نبینم برام مهم نیست و اعتراض میکنه که تو چرا مثل قبلا گیر نمیدی که بیا پیشم و اینا تو دل خودم گفتم خبرت اومدی چه تحفه ای هم هستی هی پیگیرت باشم 

شوهرم به خانوادم مادرم پدرم خودم فحش مقده ولی اولا اینقد بی آبرو هست که میگم اگر جوابشو بدم میره میذاره کف دست خانوادش و میترسم از بی ابرویی و بی چشم و رویی دوما خجالت میکشم بخوام جواب فحشاشو بدم 

هرچی فحشه لایق خودشه و خانوادش واقعا 

مرسی عزیزم همچنین تو 

از خوندن که میخونه 

ولی دیشب بهم گفت اگه حرفی داری بیا بشین بهم بگو اگ برم و پیام بدی خودت میدونی چیکار میکنم 

خدا ازش نگذره داداشم هر روز زنگ میزنه میگه بیا پیشم اگ به این بگم خبر مرگش میگه چیه هر روز هر روز در صورتیکه هر روز هر روز هم نیست ۴ روزه ندیدمشون از وقتی مرخص شد ولی جرئت ندارم بهش بگم 

اون الان بیشتر از هر کسی به من نیاز داره بعد شوهرم اینجوری نه باهام میاد نه میذاره  خودم برم خودش با رفتاراش خودشو از چشم داره کامل میندازه