بچه ها من میخوام جدا شم به زودی. سه تا بچه دارم، ماه پیش با وسطی که دختره رفتم شهرمون که از ترس مهریه و توقیف اموال مجبور شه حق طلاق بهم بده،طلاق بده نبود و اذیت میکرد و خیانت وهزار و یک درد دیگه. یه روزه خودشو با پسرا رسوند و حق طلاق رو در ازای بخشیدن مهریه بهم داد.و چون دفترخونه ها قبول نمیکردن مقداری از مهریم بمونه در ازای مهریه ای که میخواستم نگه دارم شوهرم بهم سفته داد. اندک پس اندازی هم دارم. حالا چند روزیه خیانت جدیدش رو شده برام و بی اهمیتی های دیگش... من اینو میدونم که اصلا هیچ جوره نمیتونم و نمیخوام با این آدم بمونم و هیچ احدی تو دنیا دیگه نمیتونه منو مجبور کنه که تو این زندگی مضخرف بمونم. الان جدا شدنم دیگه راحته فقط موندم بعد طلاق چجوری بچه هارو ببینم؟ شوهرم شغلش جوریه که یک شب درمیون خونه نیست، مثلا باهاش توافق کنم که اون 24 ساعتی که نیست من بیام پیش بچه ها بمونم؟و فردا صبحش که اون می یاد من برم و نباشک همو نبینیم. اینجوری به نفع اونم هست به نفع بچه ها هم هست دیگه مادرشونم میبینن. ولی از اینور فکرم مشغول اینه چه کاری پیدا کنم که یه روز درمیون باشه و مخصوصا با جای خواب باشه، یا اگه نهایت کار با جای خواب پیدا نکردم جایی رو رهن کنم و یه روز درمیون سر یه کاری برم. ولی اونجوری یه وقت سه تا بچه رو نندازه سرمن، من نمیخوام اصلا خوش بحالش بشه اینجوری.نهایت ببرم هم اونکه دختره میبرم،اصلا نمیکشم دیگه هی بارداریهای ناخواسته هی با کلک حاملم کنه الانم نقشه چهارمی رو داره، همش از ترس قبل رابطه کاندوما رو حسابی چک میکنم.داغونم داغون.. تا با این باشم و این اسمش شوهرم باشه داغونم.. اون چند روزی که رفتم شهرمون و عموم حمایتم کرد انگار رو ابرا بودم و حس آزادی داشتم ولی یه روزم نذاشت نفس بکشم فوری برم گردوند چون نفع داره براش موندنم، خسیس پول پرستار بچه زورش می یاد بده..
اینم بگم من شهر غریبم و پدر مادر هم ندارم...