دوستان سلام
راستش خجالت میکشیدم اینو بگم ولی من واقعا از خانواده شوهرم نفرت دارم دلیلشم اینه با همه خوبی ها ک درحقشون کردم آوايا ازدواج میخواستن برای اینکه شوهر منو بکشونن سمت خودشون شروع کردن به بدجنسی بدبین کردم همسرم نسبت به من
بدجور ازشون کینه به دل دارم که دیگ حتی خود خدا هم نمیتونه کاری بکنه هیچ جوره دلم باهاشون صاف نمیشه بهشون آلرژی دارم حتی اسمشون میاد بهم میریزم دلم نمیخواد همسرم بهشون زنگ بزنه یا بره خونشون
وقتی شوهرم بخواد دلسوزی کنی براشون دعوا درست میکنم بشدت بهم میریزم از بس بد ذاتن واقعا سگ پیش اینا شرف داره و انسانیتش بیشتره
من دارم نابود میشم تو رو خدا چیکار کنم از همسرم طلاق بگیرم؟ برم ی شهر دیگ؟
از نظر روانی خیلی فرسودن خیلیییییییی
حالم بهم میخوره ازشون فقط بلدن مظلوم نمایی کنن
