2737
2734

سلام من توی زندگیم خیلی دلم شکسته ناراحتی کشيدم واقعا دوسال عمرم رو با خیال این گذروندم الان شنیدم که امشب عقدشه سه چهار روز بود شنیدم نامزد کرده امشبم عقدش چون که بهش نگفتم از دست کسی گله ای ندارم هی زورم رو زدن شرایطم جور بشه که نشد قسمت نشد چیکار کنم کمتر اذیت شم وقتی میخوام برم خیابون خونشون جلو راهم هست حالم خراب میشه منم کوتاهی نکردم تو این دوسال ولی خب شرایط جور نشد که نشد چی کنم از سرم بیفته


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
2740

منم این درد کشیدم 💔

میگذره صبح میشه این شب ....

گذر زمان دردتو کمتر میکنه هیچی الان تسکینت نمیده

مجرد هستم 😊 یا امام رضا جانم ، به حق « یا جوادالائمه » برسون همه رو به حاجتشون منه حقیر هم بین اونا انشالله 💚☘️ خدارو قسم میدم به آبروی پاک خانم فاطمه الزهرا هرکس برای حاجتم دعا کرد خداوند اول خودشو حاجت روا کنه انشالله ❤️ ‌‌.           ‌‌                                                                                       « السلام علیک یا ضامن آهو السلام علیک یا غریبا الغربا السلام علیک یا معین الضعفاء و الفقراالسلام علیک السلطان اباالحسن علی بن موسی الرضا »                                                                                                                           « اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین »   

کاش می‌گفتی...

روزی داریوش بزرگ دستور داد تا همه یونانیان حاضر در کاخ را به حضور او بیاورند...سپس از آنان پرسید به چه بهایی حاضرند جسد پدر خود را پس از مرگ بخورند؟ یونانیان پاسخ دادند که به هیچ قیمتی حاضر به انجام چنین کاری نیستند. داریوش سپس دستور داد هندیان موسوم به گالاتی که والدین خود را پس از مرگ میخوردند به پیشگاه بیاورند!سپس در برابر یونانیان از ایشان پرسید به چه قیمتی حاضرند جسد پدر مرده خود را روی تلی از هیزم گذاشته و بسوزانند. هندیان فریاد بلندی کشیدند و از شاه خواهش کردند که چنین سخنان کفرآمیزی را نگوید...حس میکنم که داریوش حجت را بر صاحبان هر عقیده‌ای تمام کرد. این داستان نشان میدهد که عقاید هرکس فقط از نظر خودش بی‌عیب است و اگر کسی گمان کند عقیده دیگران نادرست است حق ندارد عقیده خودش را به زور به آنها تحمیل کند.به نقل از تاریخ هرودوت؛ کتاب دوم؛ صفحه ۳۷
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز