من خانه دارم بعد این جاری شاغل هستش معلمه
حالا مادرشوهرم هی تعریف میکنه که معلمه خوبه شغل داره زندگیشون رو باهم میسازن واس بعدیا هم میخوام شاغل بگیرم
من پوستم گندمی روشنه
این تقریبا سفیده هی مادرشوهر خواهرشوهرم میگن این عروسمون سفیده فالگیر میگفت واس این پسرتون قراره شیربرنج بگیریداا
من تقریبا این حرفا ناراحتم میکنه
چیکارکنم😩
حق داری ولی سعی کن بی تفاوت باشی
خیلی خلاصه توضیح دادم واستون یجورایی لب مطلب رو گفتم فکر کردم شاید حوصله خوندن طومار ندارید
بیخیال باش سعی کن بیشتر خوشبخت بشی
و زندگیت شیرینتر باشه،،با جاریت بد نشو اگر خوب بود،،مادرشوهرت اینا بی عقلن
حساس نشو عزیزم... فقط اولش واسه همه تازگی داره و بیشتر توجه ها سمتش میره... کم کم براشون عادی میشه... حتی بعدها قدرشما رو بیشتر میدونن توی مسائلی که پیش میاد... شما فقط مثل همیشه باش و خودت رو حساس نشون نده که بخوان ازت دور بشن یا فکر کنن داری به جاری جدید حسادت میکنی
بی خیال باش بفهمن ناراحت میشی بدتر میکنن به جاش فقط این حسو بهشون بده که جاریتو دوست داری وباهاش صمیمی شدی دو روزه زیرابشو پیشت میزنن که باهاش جیک نشی تجربه شده این روش
من جاری دومی بودم وتقریبا معیار های جاری اینده شماروداشتم ،ولی کلا ادمی نبودم که خودمو بگیرم وهمیشه باهاش خوب بودم ولی اون فکرای دیگه میکرد راجع به من.سعی کن همیشه یک رنگ باشی وبااحترام برخورد کنی تااگر مشکلیم بوجود اومد بفهمن ادم خوب ماجراکی بوده
