زندگی سختی دارم ولی دیگه نمیتونم برگردم به قبل
اوایل ازدواجم جای شوهرم فقط اونا میدیدم
تمام خیابانهایی با اون رفته بودمو مدام گریه میکردم الانم میرم یادم میفته
ولی من ادم ضعیفیم تو مثل من نباش
اگر میدونستم خوب میشه برمیگشتم ولی....
الان یکم حالم بهتره ولی داغون شدن تا به خودم قبولوندم که تموم شده همه چیز
بعضی موقع ها خوابشو میبینم صبحش بغض دارم و حالم بد میشم