شوهرم یبار یکی از دوستاش و زنش رو دعوت کرده بود.. دفعه اولی هم بود که میومدن خونمون
اونا تو عقد بودن و رفته بودن خرید جهاز
بعد دوست شوهرم گفت واسه لوازم برقی رفتیم یه مغازه طرف گفت جاروبرقی سطلی بردار
بعد سکوت کرد من سریع برداشتم گفتم وای نه جاروبرقی سطلی نخرین خیلی آشغاله . مامان من خریده ناراضیِ
بعد دوست شوهرم یه نگاهی بهم انداخت و گفت سطلی خریدیم
هیچی دیگه از خجالت پاشدم رفتم
تو آشپزخونه با خودم گفتم تو که همیشه ساکتی چرا یهو زرتی میای اینجوری حرف میزنی