2737
2739

هیچوقت تصور نمی‌کردم اینجوری بشم 

فکر میکردم روز زایمان واسم بهترین روز عمرم میشه 

برنامه داشتم 

اینکه روز ترخیص لباسم چی باشه 

لباس بچه چطوری باشه 

همسرم ما رو با چ ذوقی تماشا کنه ...

اما اینطور نبود

بچم ۳۶ هفته بدنیا اوردم

وختی داشتن برای عمل آماده ام میکردن چشمام پر اشک بود‌ 

صدای آقای دکتر تو‌گوشمه(چرا گریه میکنی)

حالم خوب نیست 

خانوم باردار میبینم دلم تنگ میشه 

ب اون لگد زدنا 

ب اون حرکتها سفت شدن ها زیر دستم عادت کرده بودم

دلم میخواست الان باردار بودم و باهم تا هفته ۴۰ بریم 

۳۶ هفتگی زود بود





دختر قشنگم.تو تکه از بهشت هستی ک از آسمان جدا شده..یک مشت شادی.قلب پر از عشق..دوستت دارم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بعد از زایمان معمولا این افکار و افسردگی میاد سراغ آدم

حتی برا چیزایی که بقیه فکر میکنن بیخوده هم ناراحتی میکنه کسی که تازه زایمان کرده

حتما شرایط شما هم اینطور ایجاب کرد که ۳۶ هفته زایمان کنین

شکر خدا کنین که به سلامت فارغ شدین و خودتون و بچتون سالمین

نهایت یک ماه دیگه میخواستین باردار بمونین 

سعی کن روحیتو حفظ کنی و به چیزای مثبت فکر کنی وگرنه افسردگیت شدیدتر میشه

💢💥لایک نکن خواهرم لایک نکنننننن
2731

عزیزم خواست خدا بوده حتما خیره ، من و شما که تعیین نمیکنیم ، بچه جاریم هم ۳۶ یا ۳۵ دنیا اومد اما الان دوساله هست و هیچ چیش از بچه های ۴۰ کم نیست ، دیگه توکل رو برای چی گذاشتن ،شما هم بهتره کمی استراحت کنی و به بچه بیشتر برسی تا اینکه غصه و ناراحتی کنی ، منم ۲۵ هفته ام و پناه بر خدا منتظر موعدی هستم که بیاد بغلم بوس بوسیش کنم

دختر منم ۳۶ هفته بدنیا اومد،با پارگی کیسه آب

یادمه بعد از زایمان همش حس میکردم یه چیزی تو شکمم

جای خالیشو حس میکردم دلتنگ دوران بارداریم بودم

اما تو این زایمان دومم روحیم بهتره،شاید واسه اینه که انقد سرگرم و شلوغم اصلا توانی نمیمونه به اینجورچیزا فکر کنم

📌وقتی به داشتن اعتماد بنفس عادت نداشته باشی اعتماد بنفس بنظرت نوعی مغرور بودنه📌وقتی همیشه منفعل بودی قاطع بودن مثل خشونت به نظرت میاد📌وقتی عادت نکردی نیازهات فراهم بشه اولویت دادن به خودت برات مثل خودخواهیه📌اینو گفتم که بدونی دایره ی امن تو همیشه معیار خوبی برای رفتارت نیست
اگه سزارین انتخاب کرده باشی از اول  نهایت دو هفته دیگه بدنیا میومد سخت نگیر  الان تو دست ...


سزارین کردم 

از اول همش نقشه می‌کشیدم سزارین کنم همسرم مخالف بود.هم برای سلامتی خودم هم بچه.

اما من فقط ب نحوه زایمان فکر میکردم

بچه حالت بریچ بود بهانه جور شده بود اما

دکتر فشار خون رو برام قید کرد 

هرچند بریچ بود ۸ میل برای دکتر پرداخت کردم 

بیمارستان خصوصی ۱۵ میل پرداخت کردیم 

هرچند بیمه تامین و تکمیلی داشتیم 

اما همه چی آزاد حساب شد 

ناراحتم هیچی طبق برنامه پیش نرفت 

این ظلم ب بچه است بخوای ب دلایل مختلف مثل امکان سزارین یا رُند بودن تاریخ تولد بخوای زود بدنیا بیاری.مثل همان ظلمی ک تو حالت شیر ب شیر بودن بوه ب فرزند قبلی میشه. 

من خیلی خودخواهم 

خیلی

البته  زایمان اولم بود 

هیچی نمی‌دونستم 




دختر قشنگم.تو تکه از بهشت هستی ک از آسمان جدا شده..یک مشت شادی.قلب پر از عشق..دوستت دارم
2738

قدم نورسیده مبارک🥰

منم خیلی دلم برا دوران بارداری و تکون خوردن و لگد زدنا تنگ میشه... کاش شرایطشو داشتم دوباره این حس قشنگ رو تجربه میکردم. 


گلم مهم اینه که هردوسالم هستید.. اینکه حسی نداری هم طبیعیه.. باید به خودت زمان بدی.. به خودت برس

حالت روبراه میشه.. خستگیت میره.. بعدش از بودن بچت لذت میبری و میگی چقدر خوب که قندوعسلت  اینموقع اومد☺️

زندگی سخته.. ولی من از اون سختترم😎

ب اطرافیانت اگه میتونن بگو بیان پیشت بهت سربزنن یا اینکه خودت برو لاقل خونه مادرت بمون این چندوقت. یکم ک بهتر شدی حتما برو مسافرت با همسرت .خلاصه سعی کن اینو حمکت و نعمت بدونی .و توی این حالت بدی که الان داری اصلا متوقف نشی. حتی هیچکاری هم نشد بکنی دکور خونتو هرچند بصورت جزیی یه تغییری بده. 

اگه سزارین انتخاب کرده باشی از اول  نهایت دو هفته دیگه بدنیا میومد سخت نگیر  الان تو دست ...


نه اومدیم خونه.

بچه داری هم نمی‌دونم.

هرچند مادرم کنارمه  

و واقعا خدا رو شکر میکنم مادر دارم ک تو این شرایط کمک می‌کنه 

اما من برای هر اتفاقی ک نمی‌دونم  گریه میکنم 

دختر قشنگم.تو تکه از بهشت هستی ک از آسمان جدا شده..یک مشت شادی.قلب پر از عشق..دوستت دارم
عزیزم خواست خدا بوده حتما خیره ، من و شما که تعیین نمیکنیم ، بچه جاریم هم ۳۶ یا ۳۵ دنیا اومد اما الا ...

 من خودم خواستم 

دنبال بهونه بودم ک بتونم سزارین کنم 

هم بخاطر هزینه های بیمارستان 

هم برای رضایت همسرم 

اما هزینه بیمارستان کم نشد هیچ 

خودمم خیلی سخته 

اذیت میشم.درد دارم

نمیدونم این سزارین لعنتی رو کی انداخته تو ذهنمون ک فکر میکنیم آسمون هم زمین بیاد باید سزارین کنیم 

اگه سزارین نباشع نمیتونیم بچه بیاریمم 

مرده ایم


دختر قشنگم.تو تکه از بهشت هستی ک از آسمان جدا شده..یک مشت شادی.قلب پر از عشق..دوستت دارم

یه نگاه به بچه بنداز ؟

 میبینیش ؟ 

سالمه ؟ 

سجده شکر بجا بیار 


ببخشید اسی نمیخوام ناراحتت کنم ولی تا حالا به چشم نازا نگاهت نکردن تا اذیت بشی و الان اینجوری تاپیک بزنی 

اینو منی می‌نویسم که تو دادگاه همسر سابقم گفت نازاست و شکستم

و با مردی ازدواج کردم تا حداقل از زندگی سابقش بچه داشته باشه حسرت بچه رو نداشته باشه...

دل چو بستم به خدا حسبی الله و کفی   خدایا به همه اقدامی ها و چشم انتظارها ،فرزندانی سالم و صالح و اهل عطا کن که نور چشمشون هم توی این دنیا و هم اون دنیا باشن   
عزیزم خواست خدا بوده حتما خیره ، من و شما که تعیین نمیکنیم ، بچه جاریم هم ۳۶ یا ۳۵ دنیا اومد اما الا ...


خواست خدا نبود خواست خودم بوده 

البته ی مقدار هم فشار خون داشتم 

اما میشد با چک کردن و مراقبت کنترل کرد 



انشاالله ب سلامتی بدنیا بیاری

دختر قشنگم.تو تکه از بهشت هستی ک از آسمان جدا شده..یک مشت شادی.قلب پر از عشق..دوستت دارم
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز