ما کلا با فامیلای بابام رفتو آمد نداریمو سالی یبار میبینیم همو ولی امسال ببشتر شد
اکسم چند ماه پیش بعد یکسال پیام داد و عکس پسر عممو فرستاد گفت اینو میشناسی ؟گفتم چطور؟ گفت پسر عمت چهار ساله رفیقمه وقتی این قضیه رو فهمید به من گفت که به تو نگم که نترسی. منم سره همین گفتم پس حتما پسرعمم دیگه به کسی نمیگه چون خواسته نترسم
بعد پریشب فامیلای بابام دعوتمون کردن همه رو رفتیم دیدیم
بعد فرداش یکی تو اینستا بهم پیام داد
منم ازش پرسیدم که میشناسمت ؟ گفت شاید بشناسی فامیله دوریم
بعد من رفتم تو پیجش و فهمیدم با پسر عمم خیلی صمیمین
یکم حرف زدیمو بعد گفت راسی فک کنم رلتم بشناسم گفتم رل ندارم گفت اکست
گفتم از کجا اینا ولی درست جواب نداد آخر سرم گفت نه بابا شوخی کردم من اکستو نمیشناسم
اخه منم با خودم فک کردم حتما پسر عمم گفته بهش
بعد به مامانم گفتم همه اینارو
ولی نگفتم گفته اکستم میشناسم
مامانمم گفت دیگه جوابشو نده خانوادش ازینان که حرف در میارن
حالا چیکار کنم
انقد استرس گرفتم
و اصن نمیدونم چرا باید همچین اتفاقی بیوفته هیچ وقت فکرشو نمیکردم اکسمو پسر عمم اصن همو بشناسن