2733
2734
عنوان

دیدم بچه ها از بدبختیاشون گفتن دوس داشتم منم بگم

| مشاهده متن کامل بحث + 7204 بازدید | 116 پست

منم همین بودم با این تفاوت پدرم فوت شده بود 

بعد دنیا اومدن من پدرم فوت شد 

و با کلی نداری و عذاب بزرگ شدیم و ما دخترا همگی برای فرار از جو خونه ازدواج کردیم و همگی گرغتاریم 

هیچکدوم خوشبخت نشدیم 

خدایا پشتم بهت گرمه مرسی
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



اسی تاپیک قبلی نظر گذاشتم قفل کردید خیلی از نظرات یکسری ها بدم اومد چون اینو در نظر نمیگیرند که شما چندساله داری برای اینها زحمت میکشی و آشپزی و غذا و مهد بردن و ... و خود همون مسئولیتش و اینکه از اول هیچ تنهایی با شوهرت نداشتی از اول زندگی حالا چون از اول قبول کردی جوون بودی و خام دلیل نمیشه تا آخر عمرت اصلا عصبانی نشی خود پدر مادر هم با بچه دچار تنش میشن شما که دیگه سنی نداری و از نوجوانی برای اینها مادری کردی نمی‌دونم چرا براشون زحمت میکشی نمی‌بینن مردم فقط یکبار عصبانیت شمارو دیدن .... 

و الکی قضاوت میکنند اونم کسایی که مطمینم خودشون اگه تو شرایط شما بودن خیلی بدتر میکردن اینجا اومدن معلم اخلاق شدن دست شون از آتیش دوره خواهر 

2731
اسی تاپیک قبلی نظر گذاشتم قفل کردید خیلی از نظرات یکسری ها بدم اومد چون اینو در نظر نمیگیرند که شما ...

هعی دلم  خونه ی یجوری ی سریا توپیدن بهم ک حس عذاب وجدان بهم دست داده ک دارک گناه میکنم 

در صوریتکه خدایی بالا سره و میدونه

هعی دلم  خونه ی یجوری ی سریا توپیدن بهم ک حس عذاب وجدان بهم دست داده ک دارک گناه میکنم  د ...

نه بابا دارم تاپیک های قبلت میخونم من خودم هم تقریبا تو این شرایطم با این تفاوت که اونا بچه های شوهرم هستن و دوتا یک سال و نیمه و سه ساله و مادرشون هم از من خیلی سرحالتره انقد بدم میاد یکی تو کارها و تربیتشون دخالت کنه همش هم استرس دارم که اینا آخر برا من به ثمر میشینن یا نه ؟ مردم زحمت‌ها رو نمی‌بینن که تو بدون هیچ وظیفه ای چقدر زحمت اینا رو میکشیم اما یه داد بزنی شاخکهای همه تیز میشه گوش نده 

فقط من یه چیزی بگم چون پدر مادرشون فوت شده سعی کن تو دعوا اصلا اسم اونا رو نیاری همین 

چون من خودم پدر نداشتم خیلی سخته ولی تو چیزای دیگه روی حق هات محکم باش مخصوصا اینکه کمکت کنن ظاهراً خیلی بهشون رو‌دادی بدتر از من 

هعی دلم  خونه ی یجوری ی سریا توپیدن بهم ک حس عذاب وجدان بهم دست داده ک دارک گناه میکنم  د ...

ولشون کن بابا هیچکدومشون نمیدونن خرج زندگی چیه ، نتونی یه رابطه بی دغدغه داشته باشی چیه ، تحمل مهمون ندارن ولی ایراد میگیرن چرا با خواهر شوهر پر رو خوب نیستی

به نظرم تو براشون زیادی خوب بودی

عزیزم تو که مادرشون نیستی که بشوری بپزی حاضر کنی بذاری جلوشون

دختر بزرگه همچینم ازت کوچیکتر نیست باید کمکت کنه تو کارای خونه

تورو خدا انقدر به خودتو بچه هات سخت نگیر اون طفل معصومی که تو شکمته چه گناهی داره آخه اونقدر حرفای سنگین زدی ، چرا خیلی راحت خودتو بچه هاتو نفرین میکنی میگی مرگ بچه ام

خیلی ناراحت شدم ، میدونم فشار روته ولی تورو خدا اینجوری نگو 

2740
هعی دلم  خونه ی یجوری ی سریا توپیدن بهم ک حس عذاب وجدان بهم دست داده ک دارک گناه میکنم  د ...

سلام 

اولا که اجرت با خدا تا حالا با خواهرلی شوهرت سازش کردی 


یه نکته بگم از این به بعد باهاشون طی کن توی همه ی کارها باید کمک کنید وگرنه خورد و خوراکت رو جدا کن تو جدا بپز اونا هم حدا هر دوتاشون بزرگن باید خودشون همه کارهاسون رو انجام بدن


دز فردا شروع کن نه صبحونه آماده کن نه ناهار بپز و نه هیچی تا چند روز مقاومت کن و ادامه بده شوهرت گفت بگو حال ندارم نمیتونم اونا باید کارا رو انجام بدن تا من استراحت کنم بعدشم بچه ت دنیا میاد بگو بچه نمیذاره نمیرسم وقتی ببینن اینجوریه خودشون حداقل خورد و خوراکشون رو جدا میکنن 

یواش یواش همه چی  رو بسپار به خودشون و برادرشون خودت رو بکش کنار فقط مواظب باش راه خطایی رو نرن 

سریعتر خونشونو جدا کنین،میتونین دو طبقه بگیرین ی طبقه اونا ی طبقه شما،حقوق باباشونم بدین بهشون،گناه ...

بخدا دلم نمیاد بقران سر سفره همیشه بهترین جای غذا رو براشون میذارم

رو سرم نگهشون میدارم هر روز تو درسا بهشون کمک میکردم تا موقعی ک بچم بزرگ شد دیگا نمیذاشت

با شکم گنده عید رفتیم از ۳ ظهر تا ۱۰ شب کل بازارا رو گشتیم براشون خرید کردم حتی نگفتم یکم مناسب تر بردارین یا چیزی


بزرگه هم دختر خوبیه ولی ما بحثمون سر لجبازی خاهر کوچولو بود

ک دیگه بحث پول رو کشیدن

ولشون کن بابا هیچکدومشون نمیدونن خرج زندگی چیه ، نتونی یه رابطه بی دغدغه داشته باشی چیه ، تحمل مهمون ...

کاش بمیرم اجی 


بخدا من تا دوسال بعد از ازدواجم حتی جام رو هم باهاشون جدا نکردم گفتم شاید بچه ان میترسم

اسی عزیزم تایپیکتونو خوندم نتونستم رد شم اجرتون با خدای بزرگه عزیزم شما خدایی سنی نداشتین دمتون گرم خدا خودتون و خانوادتونو هیچ وقت محتاج نکنه عزیزدلم میدونم بارداری و حساس اما خوب خواهرشوهراتونم بچه ان و نادان و در نظر بگیرین با روحیه فوق العاده حساس عزیزم با زبون خوش باهاشون حرف بزن از دلشون درار اونا هم جز شما کسی رو ندارن خداوند داره شما رو امتحان میکنه ان شاءالله سربلند بیرون میاین خدا کمکتون کنه برا ارامش زندگی همتون ایه الکرسی خوندم

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   سوگلللللللللل  |  16 ساعت پیش
توسط   مامانماه۱۳۹۹  |  15 ساعت پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   سوگلللللللللل  |  16 ساعت پیش
توسط   karmelina  |  14 ساعت پیش
توسط   مامانماه۱۳۹۹  |  15 ساعت پیش