وای خدایا شکرت شکرت شکرت دقیقا در عین ناامیدی دوباره بهم امید دادی
لطفا نیاین بگین منتظر شوهر بودی یا چی من اوضاع خوبی ندارم و بچه ها در جریان هستن بعضی هاشون
این خواستگارم خیلییی آدم حسابی بودم مامانم بدونه اجازه ی من جواب رد داد و الکی گفت دخترم میخواد درس بخونه الان مادرش رو فرستاده باز که باشه قبوله مشکلی ندارم با درس بخونه فقط شهر دور نه همین استان خودمون ....
خیلی خوشحالم دیگه اجازه نمیدم دخالت کنن تو زندگیم
باز قراره فردا همو ببینیم دوباره
از دست خدا ناراحت بودم هر وقت ناامید هستم این پسره میادش اون باری هم گفتم فکر میکنم از طرف خدا اومده
خدایا شکرت