من چندین سال پیش میرفتم خونه ی مردم کار میکردم الان خداراشکر دستمون به دهانمون میرسه خلاصه یه خانمی از همون موقعه برامون هر چند ماهی یک بار مرغ و چندتا قلم خراکی میفرستاده خوب من عذاب و جدان دارم میگم ما نیاز نداریم واقعا و اون خراکی ها و مرغ رو میبخشم به فیقیری جاریم میگه باید به خانمه بگی که نفرستاده یا برای خودمون برش داری که به اون هم بدم منم گفتم اولا این خانم برای من میفرسته دوم به من وتو نمیراهه چون هر دوتامون خداراشکر داریم و باید خودمون کمک فقیر کنیم البطه من کمک میکنم در حدتوانم اون نمیکنه