در ارتباط هستن که باشن فدا سرت غصه خوردن داره مگه؟
من چی بگم که شوهر سابقم با این که اون همه آزارم داد و هزارتا بلا سرم آورد داییم انگار نه انگار من بچه خواهرشم و با اون رفت و آمد میکنه؟ بعد فکر میکنن من خبر ندارم
چقدر سخته همچین زندگی داشته باشی.فکر کن.تمام مدت به این فکر میکنن که چجوری حالتو بگیرن.یا تمام مدت به این فکر میکنن که آیا حالتو گرفتن.ایا فهمیدی.چکشون میکنی؟
آیا الان خوشبختی؟ایا سرت اومد؟ایا سوختی؟
واقعا زندگیه سختی دارن.
مخصوصا شوهر سابقت.
به جا زندگیه خودشون و لذت از زندگیشون هنوز فکر تو هستن.
من بودم طلاق گرفته بودم به هیچ عنوان حتی با فامیل دور زن سابقم یا شوهر سابقم دوستم نمیشم.
اینقدر که می‌خوام ازشون دور باشم.
ولی فکر کن با خانواده خالت رفته دوست شده🤣
برو لذتشو ببر.تمام مدت یه عده رو داری که تو فکرشون برای تو دارن خودشونو میکشن🤣🤣🤣
راحت میتونی رو انگشتت بچرخونیشون.
نه والا دعوا چرا اول قرار شد وسایلمو بزارم یه اتاقش گفت نه اتاق دخترمه نمیشه گشوهرشم گفت وسایلتو بیار ما میریم خونه خودمون مشکلی نیست
جایی داشتن اما دو محله پایین تر بود داده بودن اجاره خودشون اومدن خونه مادرم اما هزار تومان پول ندادن همرو خالم جمع کرد برا دخترش
من از این آدمای لاشی تو زندگیم دیدم من یا زن داداشم بحثم شد بعد دختر خواهرم رفته رابطش رو باهاش خیلی صمیمی کرده حتی پشت سر من حرف زدن ...خب که فکر کردم میبینم دختر خواهرم ازمن عقده داشته حالا اینطور داره خودش رو‌خالی میکنه
اما کل فامیلو بهم ریختن
فکر کن عروسی گرفتن بعد شوهر سابقمو که نه دوست بودن نه فامیل و فقط از این طریق میشناختن که شوهر منه تو عروسی دخترش دعوت کرده
پدر بزرگم که میبینش حالش بد میشه
ناراحتی میکنه که این چرا اینجاس و میره الان خالم باهش قهره
کلا روابطمونو خراب کردن
و حتی سفر خانوادگی هم رفتن نمیدونم اینجا ( نی نی سایت )میگن به من ربطی نداره شاید من ناحق میگم نمیدونم
