سلام
من کاربری خودم تعلیق شده مال ایشونو گرفتم بخدا کاربری خودم نیست
دخترم 18 ساله خورده ایه و پسرم 12 و خورده ای
دخترم روزه میگیره همیشه بعد صبح ساعت 7 بهم گفت خیلی گرسنمه و فشارش افتاده بود پتو پیچید به خودش. من امروز صبح عصر شب بودم ساعت 5 عصر و اینا پسرم زنگ زده به خالش که بدو بیا اجی خورده زمین از سرش خون میاد. دیگه خواهرم رفته بردش دکتر سر دخترم شکسته بخیه و باند و چی زدن بهش.
شیفتم رو اف کردم اومدم میگم اجی چطور خورد زمین که سرش خون اومد؟ میگه داشت میرفت اشپزخونه اولش هی لرزید گفت سردمه بعدش افتاد زمین سرش خورد به لبه پله اشپزخونه!!!!
میگم اینکه پله نیس نبشیه بعد دیدی سرش داره خون میاد چشاش بسته اس چرا زنگ نزدی امبولانس؟ مگه نگفتم هر چی شد زنگ بزن امبولانس بیاد بعد زنگ بزن به خودم؟ اصن چرا زنگ زدی خاله؟ هاج واج منو نگاه میکنه!!! میگم تو بزرگی دیگه. بغض کرده باهام قهر کرده!!
از موقعی که خواهرم زنگ زده هزار بار مردم و زنده شدم
از این دارم حرص میخورم خواهرم میگه پر خونه شده بود خون اصلا ترسیدم بعد بچه حتی شماره 115 رو هم نوشتم زدم رو کابینت بعد زنگ زده به خواهرم.
خواهرمم بارداره بعد چند تا سقط اصن اگه چیزیش میشد چی؟
الان دخترم رو تخت بیمارستانه خواهرم زیر سرم قند پسرم قهر
واقعا امروز شک شدم