2733
2734

بیاید بگید چه اتفاقات عجیبی تو زندگیتون افتاد 

که بعد فهمیدید حکمت خدا بوده یا قسمت شما بوده

اوه انقد زیاد بوده همش حکمت بوده

فقط 5 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
تیکر هدفمه حامله نیستم.تویی که داری این امضا رو میبینی...آره خود تو   یه لبخند گشاد بزن اینجوری  آفرین الاان خوشگل شدی   دیگه نشینی غصه بخوریا همه چی درست میشه...   
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



با یک بنده خدایی آشنا شدم 

فقط حرف زدیم 

من عاشقش شدم 

ولی فهمیدم اون عاشقم نبوده 

کلی بهم توهین کرد 

عقده هاش و روی من خالی میکرد 

اما من چیزی نمیگفتم چون واقعا عاشق شده بودم 

شب ها خون گریه میکردم از دستش 

ولی دعا میکردم حالش خوب باشه 

تا اینکه یک شب بهم گفت من به غیر از تو با دخترای دیگه تو رابطه هستم 

خیلی داغون شدم 

دلم شکست همون شب گریه کردم گفتم خدایا هرچی سرم اومد سر خودش بیاد تا بفهمه چی میکشم 

پنج یا شش ماه با هم در ارتباط بودیم بعد اون حرفش چون خط قرمزم خیانت کار بودن و لاشی بازی بود جدا شدم 

سه ماه بعدش اومد سراغم بهم گفت بخاطر دلشکستنت خونه و ماشین و مغازه ام رو بیخودی فروختم 

تاوان دادم 

حالا راست گفته یا نه نمی‌دونم اما بعداً که پیگیری کردم فهمیدم اخلاقش به باباش رفته 

بابا و مامانش از هم جدا شدن و باباش انگار بچش رو کلا قبول نداره 

خودش هم گفت من بچه دوست ندارم 

حالا که دو سال گذشته هنوزم دنبالمه اما من ردش میکنم 

سه ماه تحت نظر روانشناس بودم و خوب شدم


این اتفاق مال دو سال پیشه 


لبه ی پرتگاه ایستاده بودم... خسته و ناامید دستانم را باز کردم تا بپرم ... اشک هام سرازیر شده بود قبل اینکه بیفتم بابا مچ دستم را گرفت و گفت کجا میخوای بری ؟ مگه خودت رو بهم نسپردی ؟ وقتی بابا من رو از پرتگاه کشید بالا خودم رو بغلش انداختم و در حالی که گریه میکردم گفتم تروخدا بابا تنهام نذار دیگه نمیتونم ادامه بدم 
2728
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687