عزیز دلم داشتم تاپیکاتو میخوندم . تو رو خدا پنهانی ازش پول جمع کن . فکر نکن دلسوزته و دلت بهش نسوزه . باید یه جوری خرش کنی نفهمه . ببین قلقش چیه از همون راه وارد شو . تو رو خدا دیگه خامش نشو . این راه خام کردنت رو فهمیده . من هم مثل تو بودم بخدا یه قرون پول داشتم از دستم در می آورد بعد که خرش از پل میگذشت آدم حسابم نمیکرد . مثل گداها میگشتم یه دست لباس نداشتم که برم مهمونی . خدا زد و عاشق یکی شد گفت باید جدا بشیم من هم گفتم باشه مهریه و همه چی رو بخشیدم و حضانت بچه رو گرفتم .خداروشکر نجات پیدا کردم