اتفاقا گوشه گیر نیستم ولی اجتماعی هم نیستم فقط از جمع فامیل بدم میاد و حرف مشترکی ندارم داشتن نصیحتم میکردن که اره فردا تو جامعه باید زبون داشته باشی فلان بخدا اونقد دلم شکست🥲اینکه کلا شخصیت ارومی دارم دلیل نمیشه گوشه گیر باشم ۵ ساعت پیش رفتن خونشون ولی دلم شکست حس میکنم شخصیتم مزخرفه که گفتن
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ببین مثلا من خودم خیلی باهاشون میگشتم ولی از یه جایی به بعد که لول من فرق کرد رفتم دانشگاه و بچه درس خون شدم شروع کردن ازم ایراد گرفتن اخرین بارشو یادمه مراسم پدربزرگم بود چون خیلی دوسش داشتم ماه رمضونم بود من رو تختش خوابیده بودم تا افطار بشه دختر خالم اومد انگشتشو گذاشت رو بدنم و گفت بیاید واسه اینم فاتحه بخونیم اینم دیگه ترشید من فقط ۲۰ سالم بود،از اون روز ب بعد ازشون فرای شدم واسه خودم یه دنیایی درست کردم و سرگرم شدم و بعدم ازدواج و ...الآنم حتی بعد ازدواج من تو جمع چندین نفری اونا نیستم میشنوم باهم رفتن گردش و ...ولی راستش حتی دلمم نمیخواد باشم بینشون،بچه منو تا سه سالگی اینا به چشم ندیده بودن، واقعیتش به نظر من فامیل چیز خوبی نیست و من بهت میگم کار خوبی میکنی که گرم نمی گیری باهاشون،حالا حرفاشون و ... کلاس میذاری گرم نمی گیری تو آدم اجتماعی نیستی اینارو من زیاد شنیدم ولی اهمیت نده زندگیتو بکن فامیل همیشه دنبال ایراد گرفتن از آدمه
🥲فکر کردن واقعا کارشون درسته اونا خب قطعا منو توی جمع دوستام یا کسانی که باهاشون راحتم ندیدنم از طر ...
چقدر میفهممت. به منم میگفتن. دلشکسته میشدم.من ولی دوست نداشتم زیاد حرف یزنم. کلا از پرحرفی بدممیاد. با همه ام دوست نمیشم. دوست دارم بیشتر بشنوم و یاد بگیرم. اون موقع حس شما رو داشتم. الان که سنم بالاتر رفته عاشق شخصیتمم و دوستا و همکارا و اساتید خیلی بهم احترام میذارن.
ببین مثلا من خودم خیلی باهاشون میگشتم ولی از یه جایی به بعد که لول من فرق کرد رفتم دانشگاه و بچه در ...
میخوام واقعا مهم نباشه برام ولی بازم به عنوان یه گره تو ذهنم میمونه که راهکار پیدا کنم اتفاقا خیلی دوست داشتم چون ادمای درستیو به عنوان دوستام انتخاب کردم نه هر کسی که رد شد گفتیم سلام
اخ منم همیشه ساکت ساکت هستم و خیلی خیلی خجالت میکشم و بیش از حد استرس میگیرم به طوری که دوستام غریبه ...
منم استرس میگیرم و میخوام طوری رفتار کنم که عادی به نظر بیام بعد یهو سوتی میدم دیگه تا مدت ها درگیر همونم که چرا اونجوری گفتم هیچوقت نشد خود واقعیم باشم