میهمان برنامه فرد موفقی بوده تولید کننده بوده
بنا به دلایلی با همکارش به مشکل میخورن
یهو دچار افسردگی مانند، میشه در اصل همه چی از تهمت اون شخص شروع میشع و باعث ناامیدی ایشون میشه.
بعد ایشون شروع میکنن به ناشکری کردن خدا
گلایه کردن از زندگی
نصف شب با ماشین بودن تصادف میکنه
میره کما
اونجا روحش میره زیر تخت (برخلاف خیلیا که گفتن روحشون میره بالا) ایشون به دلیل گناهکار بودن و کمی عمدی بودن میرن زیر تخت.
از اونجا همه چیو میبینه
حتی داخل سقف رو! که تیم تجسس اقای موزون جهت راستی آزمایی میرن و میبنن که فرد درست میگه.
خلاصه ایشون حالشون بدتر میشه
انگار دونفر اینشون رو میکشن پایین! قعر زمین
چشمان دستانش بسته بوده یک آهن داغ میدهند دستش و بنده ی خدا عذاب میکشه و میدونسته عذاب چی هست متلا عذاب ناشکری هایش
سالها انگار براش میگذره انگار صد سال میگذره
ادامه داره
باشید بنویسم