بعد سحر داشتم اماده میشدم که بخوابم چشمامو گذاشتم رو هم ولی هنوز بین خواب و بیداری بودم که احساس کردم یکی از بالای سرم داره رد میشه چون پاشو روی پتوم گذاشت و خودمو و پتو کشیده شدیم یه دلهره و حالت تهوع عجیبی اومد سراغم چون جو و هوای اتاق در عرض یه ثانیه به شدت سنگین شده بود .. چشمامو باز کردم و خواستم صدا بزنم ببینم کیه ولی تا ۳۰ ثانیه زبونم و کل بدنم قفل کرده بود اشکم داشت در میومد از ترسم داشتم سکته میکردم چون فکر میکردم زمان مرگم رسیده لامصب اینجوری بود که لبام حتی از هم باز نمیشد تا حرف بزنم بعد اون ۳۰ ثانیه اصلا بدون اینکه به پشت سرم‌نگاه کنم بببینم کیه خزیدم رفتم جای داداشم خوابیدم بعد ۲ دقیقه که دیدم کسی از در خارج نمیشه زیر چشمی دیدم‌اصلا هیچکی پشت سرم نبوده😭از صبح احساس بدش ولم نمیکنه
بختک افتاده روت فک کنم
همش از استرس و اعصابه همون بختک نترس
به احتمال زیاد بختکه یه ایت الکرسی چیزی بخون
آیت الکرسی بخون خوب میشی
منم دو سال پیش همچین چیزی موقع خواب دیدم هنوز نمیتونم فراموشش کنم پاهاشو دیدم قشنگ
احتمالا با شکم پر نخوابیدی؟
فک کنم بهش میگن فلج خواب یا همون بختک
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
31 ثانیه پیش
32 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
