میفهمی چی سرم اورده؟؟؟؟
زده منی که به هیچکی اعتماد نداشتم دوست پسر نداشتم اومد جلو خونواده ها رو در جریان گذاشت
خواستگار معمولی هم نبوده عاشق بود بعدش رید به هیکل خودش
بشینم الان من زار بزنم به خاطر حرف مامان جونش که راضی نبوده (۸ماه منو بازی داد)و خیلیییی حرفای دیگه
بعد اون بره خیلی خوش خوشان دنبال دختر دیگه
نه نمیشه سندروم چیزی هم ندارم ولی بلدم حقمو خوب بگیرم بقیش به درک
اینقد قلب من شکست دست و پای اونم بشکنن اون مامانش که نفرینش میکرد بهش غذا نمیداد ولش کنه اینم حسرت یه لیوان آب بشینه نتونه تکون بخوره