شوهرم بچه اخره
من عروس اخر اخرم ۲۳ سالمه
یکساله ازدواج کردیم
فامیلای شوهرم همههه یبسن
میان با مانتو شلوار اداری و چادر میشینن سناشونم تقریبا بالا
بچه هاشونم مثل خودشونن
انگاری قهرن با همه
بخدا اصلا دلم نمیخواد برم توی مهمونیا و جمعاشون
حوصلمو سر میبرن
با اینکه فامیل هم هستیم
اما طایفه ما اصلاا اینجوری نیستن
چکاار کنممم
مثلا منی که به روز لباس میپوشم خیلی تو جمعاشون منو دخالت نمیدن که حداقل حوصلم سر نره
اق
یادم افتاد اعصابم خورد شد
امشبم باز مهمونیه خونشون