چشم زخم واقعیه

برا ما ک جواب داده

میشه برامنم بگیری چند ساله همش بدبیاری میارم جدیدن هم موهام شدید ریزش داره موهام بلند و پر پشت بود ارایشگاه میرفتم خیلی ها میگفتن که موهات خیلی پرپشته اجازه میخواستن که عکس بگیرن الان دوماهه به شدت میریزه و کم پشت شده 

چشم عزیزم تا دوسه روز دگ میگم بگیره 

نمیدونم والا شبا بیدارم میکنن هرچی سوره جن اینا میخونم

یا قران میزارم بالاسرم نمیره

ممنون 

من یه شب یکی داستان جن دیدنشو برام تعریف کرد 

من تودلم داشتم میگفتم این چی داره میگه اینا همش الکیه 

اینا دیگه از اون  شب میان بیدارم میکنن

منم چشم خیلی شدید خوردم 

بعد ازدواجم خودم وشوهرم و بابام بیمارستانی شدیم هر کدوم چند ماهی دستمون بند بود کمرم خم شد واقعا خم شد کلی لیزر و حرکت اصلاحی انجام دادم بهتر شد ولی سالم نشد 

جشن عقد نگرفتم چون مریض بودم

دلم جشن عروسی میخواد

ولی چون خوشگلم شوهرمم اخلاقی میگن خوبه کارشم بد نیست خیلی توچشمم

سر همین توچشم بودن کنکورم رو خراب کردم

بنظرت من عروسی بگیرم چشم نمیخورم 

عزیزم مثلا شغل مرد خوب باشه از نظرشون نمیشه پنهان کرد که

منم شوهرم کارش نسبتا خوبه خیلی توچشمم

بقیه فکر میکنن ما چه خبرمونه ولی اینطور نیست 

همش با قرضه 

بایدصدقه بدید، قربانی بکنیدقبل وبعد

دائم توعروسی صدقه بدید

مهمان هم خیلی دعوت نکن

برای نشان دادن جهاز کسی همراهتون نیادخونه

لطفاعکس وفیلم استوری نکن، یابعدعروسی هم پیجت عکس نگذار،آرایشگر وفیلمبردار هم اجازه نده چیزی استوری کنن، وپیجشون بگذارن

بازم تصمیم باخودتون

منم ادمیم که با وجود محجبه بودن ولی به خودم میرسم 

بنظرم تواین دوره زمونه واجبه زن به خودش برسه انقدر که زنای همه کاره زیادشدن 

ولی همینام توچشمم میاره دیگه اخیرا جایی میرم چادرمو درنمیارم لباسامو نبینن بعدش مریض نشم  ولی نمیتونم روبنده بزنم که خیلی مشکل برام پیش اومده از چشم زخم قربانی و صدقه انجام میدم دعا و ذکرم میخونم نمازمم میخونم ولی بلد نیستم خودم رو بدبخت نشون بدم

ماهم همینیم، بعضی هانوع صحبت کردنشون هم مردم فکرمیکنن چه خبره

خیلیییی سخت

اینستا ندارم 

فامیل بی شخصیت بدون اجازم ازم عکس گرفتن منم مراسمم بود نتونستم کاری کنم مطمئنم بردن همه جا نشون دادن 

جوری زمینم زدن که خون دل خوردم به معنای واقعی هم خودم هم شوهرم 

احتمال زیاد نمیگیرم چون واقعا میترسم 

الان مسافرت برم نمیذارم کسی بفهمه چون اونا پولاشونو زمین و خونه میکنن فکر میکنن ندار هستن ناشکرن بخدا 

جاییم نمیرم خونه فامیل چون میدونم چشمشون برنمیداره ببیننم

میخواستیم با قرض ماشینمونو عوض کنیم نذاشتم به شوهرم گفتم همینم به ما نمیبینن ماشین تو یکسال ۵ ۶بار تعمیر شد خونم نداریم ی زمین کوچیک از مجردیام داشتم گفتم اونم بفروشیم قرضامونو بدیم فامیل نکشن خودشون رو 

بخدا نمیدونم چرا بام اینجورن به همه چیم حسادت میکنن در صورتی که من خودم همیشه میگم بهتر من خیلیییی هست