دختر خاله مادرش سه سال از خودش بزرگتره سه بار طلاق گرفته دختر بدی نیست ولی شوهرم خیلی باهاش راحته میگه از بچگی باهم بزرگ شدیم هممون خیلی باهم شوخی میکنن دختره هم هم به شوهرم هر به شوهر خواهرشوهرم خیلی نزدیک میشه قبل ازدواجمونم شوهرم گاهی از این تعریف میکرد ک شانس نداشت تو ازدواج و راجعبش صحبت میکرد
الانم خونشونیم شوهرم یکسره به اسم کوچیک صداش میزنه و خلاصه باهم میگن و میخندن و چند بار بهش اخطار دادم گفتم سختمه حداقل یه خانوم اضافه کن اما بازم همونی بود ک هست و اصلا به گوشش نمیره دیگ بهش اخطار ندادم
ولی سر سنگین برخورد میکنم
به نظرتون چه برخوردی کنم
فردا هم قراره همه بریم جنگل یه شب باشیم این دخترم هست غصم گرفته اونجا چطور خودمو کنترل کنم هرچی میزنم خودمو به بی خیالی بدتره