2737
2739

من طبقه پایین خونه مادرشوهرم زندگی میکنم
برای عید دیدنی عادت داریم با هم دیگه میریم خونه فامیل
دو سه روز پیش می‌خواستیم بریم خونه یکی از خاله های شوهرم.به جاریم زنگ زدم گفتم بیاین با  مادرشوهرم بریم گفت نه من مهمون دارم نمیام
منم با مادرشوهرم رفتم.بماند که سر اینکه بچه‌هام دیروزش سر و صدا کردن و صداشون رفت بالا اینم بیدار شد کلی بهم کم محلی کرد

شدیدا به دعاهاتون نیاز دارم.از وقتی که منو دادن به شوهرم همش میگه ندارم.بچه‌هام دارن با حسرت چیزای ساده بزرگ میشن.همه پس اندازمو گذاشتم رو یه حرفه و آموزش میبینم.دعا کنین برام تو کارم موفق بشم و به درامد خوبی برسم🙏

امروز جاریم اومد صداشون رو دخترم شنید گفت مامان بیا بریم منم فکر کردم اومدن سر بزنن به مادرشوهرم 

داشتم می‌میپوشیدم که برم دیدم صداشون اومد که دارن میرن بیرون

دخترم دویید رفت دم در گفت دارین میرین بیرون؟مادرشوهرم گفتنش آره داریم میریم خونه خاله.اگه خواستین بیاین

شدیدا به دعاهاتون نیاز دارم.از وقتی که منو دادن به شوهرم همش میگه ندارم.بچه‌هام دارن با حسرت چیزای ساده بزرگ میشن.همه پس اندازمو گذاشتم رو یه حرفه و آموزش میبینم.دعا کنین برام تو کارم موفق بشم و به درامد خوبی برسم🙏

من خیلی بهم برخورد به شوهرم گفتم اگه دوست داشتن باهاشون بریم از قبل میگفتن آماده بشیم

اگه دخترم نمی‌رفت دم در همینجوری میرفتن و اصلا نمی‌گفتن

خلاصه دخترم گریه کرد که توروخدا بریم و اینا منم ده دقیقه ای آماده کردم خودمو بچه‌هامو و سریع رفتیم

شدیدا به دعاهاتون نیاز دارم.از وقتی که منو دادن به شوهرم همش میگه ندارم.بچه‌هام دارن با حسرت چیزای ساده بزرگ میشن.همه پس اندازمو گذاشتم رو یه حرفه و آموزش میبینم.دعا کنین برام تو کارم موفق بشم و به درامد خوبی برسم🙏


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

رسیدیم دیدم مادرشوهرم گفت خاله میخواسته بره جشن منم گفتم اشکال نداره زود بلند میشیم

دیدم مادرشوهرم به خواهرش گفت من و سمیرا(جاریم)هم باهات میایم

خیییییلی دلم شکست

مگه من خار دارم که اینجور میکنه

اینم بگم هم من بچه دارم هم جاریم 

و اینکه جشن هم عمومی بود 

به نظرتون بهش چیزی بگم؟چی بگم؟

تصمیم گرفتم دیگه اصلا باهاشون نرم بیرون

شدیدا به دعاهاتون نیاز دارم.از وقتی که منو دادن به شوهرم همش میگه ندارم.بچه‌هام دارن با حسرت چیزای ساده بزرگ میشن.همه پس اندازمو گذاشتم رو یه حرفه و آموزش میبینم.دعا کنین برام تو کارم موفق بشم و به درامد خوبی برسم🙏
2731

نرین بیرون باهاشون جایی که خواسته نمیشید نباشین که بهتون بی احترامی بشه شما احترامشونو حفظ کردین و تا جای ممکن سعی کردین همراهیون کنین ولی بی دلیل خودتونو زحمت ندین بنظر من دوری و دوستی بهتره 

نرین بیرون باهاشون جایی که خواسته نمیشید نباشین که بهتون بی احترامی بشه شما احترامشونو حفظ کردین و ت ...

بله درسته

کلی امشب حرص خوردم و گریه کردم

به نظرت یه چیزی بع مادرشوهرم بگم که بفهمه ناراحت شدم؟

مثلا بگم مادر وقتی که دوست ندارین باهاتون جایی بیام لطفا بی سر و صدا برین که بچه‌هام نبینن دلشون بشکنه.من دیشب بخاطر بچه اومدم وگرنه اصلا دلم نبود بیام

اینو بگم خوبه یا نه؟

شدیدا به دعاهاتون نیاز دارم.از وقتی که منو دادن به شوهرم همش میگه ندارم.بچه‌هام دارن با حسرت چیزای ساده بزرگ میشن.همه پس اندازمو گذاشتم رو یه حرفه و آموزش میبینم.دعا کنین برام تو کارم موفق بشم و به درامد خوبی برسم🙏
بله درسته کلی امشب حرص خوردم و گریه کردم به نظرت یه چیزی بع مادرشوهرم بگم که بفهمه ناراحت شدم؟ مث ...

والا من سنم کمه و تازه ازدواج کردم

من  باشم جوری که شما میگین رک حرفمو میزنم ولی با توجه یه راهنمایی های خانمهای باتجربه از زبون اونام میگم شاید مفید باشه

خانمای باسیاست بدون سروصدا اروم خودشونو عقب میکشن و جلوی همسر کار بدی ک خونواده همسر انجام دادرو بازگو نمیکنن اگرم بگن اینطوری میگن مثلا:مامان امروز با فلانی میرفتن بیرون من مشغلم زیاد بوده شاید بهم نگفتن کاش میگفتن منم دلم میخواست باهاشون برم بچهام یکم تفریح کنن انشالله دفعه بعد حالا

به مادر شوهرتونم اینطوری میتونین بگسن بدون دلخوری شاید حل شد و ن شما حرص بیشتری میخورین ن مشکلی براتون پیش میاد ولی به من اینم کفتن ک با خونواده همسر زیاد صمیمی شدنم خوب نیس خودتون خسته میشین

انسدوارم مفید بوده باشه 

2738
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز