ما روز اول عید اول رفتیم خونه مادرشوهرم ازونجاهم خونه ی مادربزرگ شوهرم...چون اینا خونشون خیلی نزدیک ماست...بعدش رفتیم خونه مامانم ک بابام نبود سرکارش بود...همون روزم رفتیم مسافرت تاپریشب...خلاصه من بابامو ندیدم دیشب ک خسته بودیم امشبم شوهرم رفته ماشینشو درست کرده از صبح الان بهش گفتم در حد چن دقیقه بیا بریم خونه مامانم پیش بابام ی سر بزنیم زشته گف اووووه میخاستی بری از صب من خسته م...گفتم حالا بیا بریم سرشو تکون داد گف نه...خیلی حالم بده بچه ها شما بودین حای من چیکار میکردین...خوده خودتون رو جای من بزارید چیکار میکردین؟؟