آخه بابا من خیلی دوسش داشتم هنوزم دارم...همش احترام و خنده و تعریف و تمجید ولی اون خیلی نااحتم کرده..
اولین بار بود عصبی شدم خیر سرم دردل کردم واسه خاله م..چون مادرم هیچوقت در هیچ شرایطی به من حق نمیده و به حرفامم گوش نمیده
بهش پیام دادم گفتم ببخشید نباید اینجوری میگفتم باید تو روت میگفتم ولی کل دنیا پشت هم یع چیزایی میگن ..گفتم من خودمم عیبو ایراد دارم ینی تو تا حالا نگفتی؟
ولی خداییییییی تا حالا مثل گل بودم باهاش