بعد الان زنگ زده میگه نمیتونم فردا بیام یکی از هم لولی هاش تازه عقد کرده بعد فردا کشیک اون بوده به این زنگ زده من میخوام یه سفر کوتاه برم اگه میشه تو به جای من فردا رو برو اینم قبول کرده بعد کشیک اینا این طوریه که امروز صبح بره فردا عصرش می یاد یعنی عملا دوشنبه بیاد پیش من ،منم باردارم حتی روز عیدم شوهرم کنارم نبود از وقتی اینو بهم گفته فقط اشکام می یاد خیلی از دستش ناراحت خیلی نمیفهمه زن حاملش خیلی مهم تره تا یه آدمی که فقط هم لولیشه نه چیز دیگه