یک ادم درون گرا با برون گرا ازدواج کرده
فقط بهت بگم پسر تو تا اخر عمرش با ترسش از سگ کنار نمیاد
البته طفلکی حقم داره
اسی من بودم اسنپمیگرفتم بچه را برمیداشتم میرفتم خونه
میزاشتم تا هر وقت میخاد بمونه
اگر گازش میگرفت که قیامت میکردم
تو چقدر صبوری
به نظرم خیلی قاطعانه و جدی بهش بگو در خصوص معاشرت باید با توافق جفت مون باشه سر ساعت و همه چیزش
وگرنه من طبق صلاح دید خودم رفتار میکنم و این کارم بکن
۲ بار مهمونی کنسل کنی
یا ول کنی بری و اون بمونه و حوضش
۲ بار وسط مهمونی بچه را برداری بری خونه میفهمه که هر چیزی یک حدی داره