خانواده من زنجانن خانواده همسرم تهران ولی قبل عید رفتن خونه شمالشون
ما قرار بود عیدو اول بریم پیش خانواده من که هرسال نوبتی میکنیم بعد چند روز از اونجا بریم شمال
چون وقت پریود من بود همسرم گفت پس نیمه اول بمونیم خونه که توام حالت بهتر شه بعد بریم گفتم باشه
ولی بمنم استرس وارد بشه می افتم به تاخیری
دیشب به همسرم گفتم اگه نیمه دوم پریود بشم چی؟نمیتونم بیام که
سر همین موضوع ده شب یه جنگی خونمون افتاد که نگو 😔😔😔
مجبورم کرد گفت به بابات زنگ بزن بیاددنبالت ببرتت طلاق میگیریم تو لیاقت خانواده منو نداری همیشه بهونه میاری و…شروع کرد داد زدن و چرت و پرت گفتن
منو وادار کرد منم الکی به خط خاموش خودم زنگ زدم گفتم بابام خوابیده ج نمیده
صبح هم گیر داده بود الان زنگ بزن زود باش و فلان
میدونید من پریودم دو روز اول خیلی شدیدم یعنی چهارپنج تا لباس زیر میپوشم و دوتا شلوار و… تا همین حد
بعد حموم هم برم بدتر میشه درد هم که قربون خدا برم کم نزاشته برامون
بدبختی اینجاست همه اینارو میتونم تحمل کنم ولی مادرشوهرم حساسه هرروز همه رو میفرسته حموم
حمومشونم تو پذیراییه داماد و پدرشوهمم هستن دیگه
من چجوری به همسرم بگم برام فلان لباس زیرو بیار فلانی رو بیار نوار بهداشتی بیار فلان کن بسار کن😔😔😔
حمومم رفتم شدید بشه شب تا صبح باید بیدار بمونم دم به دقیقه برم سرویس
اینا هم خوابیدنی در پذیرایی رو به هزار روش سامورایی قفل میکنن باید یه ساعت با اون ور برم تا بازش کنم
موندم چه غلطی کنم آخه😔😔😔