2733
2739
عنوان

برای شیو‌ چی معرفی میکنید؟

198 بازدید | 23 پست

مجردم‌ و میخوام بدونم چی استفاده کنم برای شیو‌ شما چی استفاده کردین که خوب بوده 

  از دیار لرستان💙brj💙گوش کن پند ای پسر وز‌ بهر دنیا غم مخور.                              گفتمت‌ چون دُر حدیثی گر توانی‌ داشت هوش💫آنکه عمری در پی او میدویدم‌ سو به سو  ناگهانش‌ یافتم با دل نشسته رو به رو..........×دل میدهی؟! +مگر تو دل دادی؟×دل من خودش رفت ؛اصلا منتظر  امر من نماند...😍 این دو خط همینجوری رسید به ذهنم🙄جان چشات دیوانه بازیات بد شری‌ دسم‌ داد بد شری اسم داد...😄                             اگر ز کوی تو ، بویی به من رساند بادبه مژده، جان جهان را به باد خواهم داد 🦋حافظ🦋


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2742

نوره خوبه

ایام خشکسالی و قحطی کشاورز رفت پیش آسیابان بهش گفت"تو رو به روح پدرومادرت بچه های من دارن از گرسنگی میمیرن یه خورده به ما گندم بده" آسیابان یه مقدار گندم ریخت تو دستمال گره زد داد بهش.کشاورز همینطور که میومد داشت دعا میکرد میگفت"خدایا به حق عزتت گره از مشکلات مردم باز کن گره از گرفتاری های مردم باز کن گره از قحطی و خشکسالی باز کن" انقد گره گره کرد تا این گره های دستمال بازشد همه گندم ها ریخت روی زمین چنان عصبی شد رو کرد به خدا گفت: سالها نرد خدایی باختی🦋این گره از آن گره نشناختی؟🦋 آن گره راچون نیارستی گشود🦋این گره بگشودنت دیگر چه بود؟🦋کشاورز تا برگشت گندم هارو از روی زمین جمع کنه: چون برای جستجو خم کرد سر🦋دید افتاده یکی همیان زر🦋 یه صدایی در درون بهش گفت: تو مبین که بر درختی یا به چا🦋تو مرا بین که منم مفتاح راه🦋 سجده کرد و گفت:کای رب ودود🦋من چه دانستم تورا حکمت چه بود؟ :)   
2738
پودر موبر

بجز اون

  از دیار لرستان💙brj💙گوش کن پند ای پسر وز‌ بهر دنیا غم مخور.                              گفتمت‌ چون دُر حدیثی گر توانی‌ داشت هوش💫آنکه عمری در پی او میدویدم‌ سو به سو  ناگهانش‌ یافتم با دل نشسته رو به رو..........×دل میدهی؟! +مگر تو دل دادی؟×دل من خودش رفت ؛اصلا منتظر  امر من نماند...😍 این دو خط همینجوری رسید به ذهنم🙄جان چشات دیوانه بازیات بد شری‌ دسم‌ داد بد شری اسم داد...😄                             اگر ز کوی تو ، بویی به من رساند بادبه مژده، جان جهان را به باد خواهم داد 🦋حافظ🦋
اپیلاسیون

در توانم نیست بجز اون🤣 یه ژل چیزی

  از دیار لرستان💙brj💙گوش کن پند ای پسر وز‌ بهر دنیا غم مخور.                              گفتمت‌ چون دُر حدیثی گر توانی‌ داشت هوش💫آنکه عمری در پی او میدویدم‌ سو به سو  ناگهانش‌ یافتم با دل نشسته رو به رو..........×دل میدهی؟! +مگر تو دل دادی؟×دل من خودش رفت ؛اصلا منتظر  امر من نماند...😍 این دو خط همینجوری رسید به ذهنم🙄جان چشات دیوانه بازیات بد شری‌ دسم‌ داد بد شری اسم داد...😄                             اگر ز کوی تو ، بویی به من رساند بادبه مژده، جان جهان را به باد خواهم داد 🦋حافظ🦋
نوره خوبه

چی هست؟

  از دیار لرستان💙brj💙گوش کن پند ای پسر وز‌ بهر دنیا غم مخور.                              گفتمت‌ چون دُر حدیثی گر توانی‌ داشت هوش💫آنکه عمری در پی او میدویدم‌ سو به سو  ناگهانش‌ یافتم با دل نشسته رو به رو..........×دل میدهی؟! +مگر تو دل دادی؟×دل من خودش رفت ؛اصلا منتظر  امر من نماند...😍 این دو خط همینجوری رسید به ذهنم🙄جان چشات دیوانه بازیات بد شری‌ دسم‌ داد بد شری اسم داد...😄                             اگر ز کوی تو ، بویی به من رساند بادبه مژده، جان جهان را به باد خواهم داد 🦋حافظ🦋
زیاد نیست؟ مگه درمیاد توی دو روز؟ 

منتظر در امدنش نیستم هیچ وقت نیست

ضرب المثال.🤩خدا آتش را به آدم اعطا کرد.انسان آن را با آب خاموش کرد.🤔  خدا عشق را به آدم داد.💝 انسان آن را با ازدواج خاموش کرد..🤔🤔🤔🤓💞💞💞
نوره

میشه توضیح بدین چیه؟

  از دیار لرستان💙brj💙گوش کن پند ای پسر وز‌ بهر دنیا غم مخور.                              گفتمت‌ چون دُر حدیثی گر توانی‌ داشت هوش💫آنکه عمری در پی او میدویدم‌ سو به سو  ناگهانش‌ یافتم با دل نشسته رو به رو..........×دل میدهی؟! +مگر تو دل دادی؟×دل من خودش رفت ؛اصلا منتظر  امر من نماند...😍 این دو خط همینجوری رسید به ذهنم🙄جان چشات دیوانه بازیات بد شری‌ دسم‌ داد بد شری اسم داد...😄                             اگر ز کوی تو ، بویی به من رساند بادبه مژده، جان جهان را به باد خواهم داد 🦋حافظ🦋
چی هست؟

مثل پودر موبر جنبه درمانی هم داره

ایام خشکسالی و قحطی کشاورز رفت پیش آسیابان بهش گفت"تو رو به روح پدرومادرت بچه های من دارن از گرسنگی میمیرن یه خورده به ما گندم بده" آسیابان یه مقدار گندم ریخت تو دستمال گره زد داد بهش.کشاورز همینطور که میومد داشت دعا میکرد میگفت"خدایا به حق عزتت گره از مشکلات مردم باز کن گره از گرفتاری های مردم باز کن گره از قحطی و خشکسالی باز کن" انقد گره گره کرد تا این گره های دستمال بازشد همه گندم ها ریخت روی زمین چنان عصبی شد رو کرد به خدا گفت: سالها نرد خدایی باختی🦋این گره از آن گره نشناختی؟🦋 آن گره راچون نیارستی گشود🦋این گره بگشودنت دیگر چه بود؟🦋کشاورز تا برگشت گندم هارو از روی زمین جمع کنه: چون برای جستجو خم کرد سر🦋دید افتاده یکی همیان زر🦋 یه صدایی در درون بهش گفت: تو مبین که بر درختی یا به چا🦋تو مرا بین که منم مفتاح راه🦋 سجده کرد و گفت:کای رب ودود🦋من چه دانستم تورا حکمت چه بود؟ :)   
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

آدما🎶...

_mahyar | 2 دقیقه پیش
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز