2733
2734
عنوان

مانتوها چرا اینطوری ن🫤

328 بازدید | 27 پست

زمان ما به یه چی دیگه کلا میگفتن مانتو

اینا الان کته!!!


اگه کت هست آستیناش چرا گشاده

اگه مانتوچرا اونقد کوتاهه

دکمه هاش کو 🫥

شب اول ماه رمضونم هست روزه هم نمیتونم بگیرم

چهار روز دیگه م عیده

هیچ کار نکردم

چه ترقه اییییی میزنن کررررر شدیمممم بمبههههه

اینا میزنن ترقه نیست دیوانه شدیم 

موهامو چه رنگی بگم بزار که دکلره نخواد آخه

ای خدااااااااا

آشفته بازاریه ذهن من

خوشگله که همش 

جز اونایی که خیلی پر زرق و برقه 

 چرا جملات سطحی‌تان را با «ما مرد‌ها با ما زنها»شروع میکنید؟لطفا کژی،کمبود های عاطفی و ایراداتتان را به پای کل جمعیت زنان یا مردان ننویسید.مثلا بگویید من زیاد دروغ میگویم نگویید ما مردها نمیتوانیم راست خیلی چیزها را بگوییم.یا بگویید من بداخلاقم نگویید ما زنها تمام پاییز خلقمان تنگ است..     (کاربر واحد پشتیبانی)


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

بخواب ولش

(دورنگم)🎴تو مغزم خیلی صدا هس خیلی، تو سرم جنگله             صبح که از خواب پا میشم دلم میخواد کسی نباشه باهام حرف بزنه،میخوام از خونه که میرم بیرون کسی منتظرم نباشه، برگردم دل کسی تنگ نشه واسم،☻️۰ میخوام تنها باشم                                          در من تيمارستانی قصد شورش داره....یخیال پرداز روان           گیاه‌خوار💚 intjفمینیست💜  عاشق علم ونجوم👩🏻‍🚀فیلم باز فیلم خواستی ژانر مورد علاقت رو بگو چندتا بهت پیشنهاد بدم🧸 کیدراما عشقمه :)    من درون دنیای که تو مغزمه زندگی میکنم من صدا های تو مغزم میشنوم که واقعیت نداره من با افرادی که تو ذهنمه خوشحالم من با اشخاص غیر واقعی زندگی میکنم  روزی به مشکلاتی که اکنون رنجم میدهد خواهم خندید...و از پنجره بیمارستان روانی به بیرون خیره خواهم شد:)                       this is måneskin🫀متفاوت باش... مثلا بشین رو تلویزیون مبل ببین
2740

دوش آب سرد بگیر با گل گاو زبون 

موزیک بزار

روزی داریوش بزرگ دستور داد تا همه یونانیان حاضر در کاخ را به حضور او بیاورند...سپس از آنان پرسید به چه بهایی حاضرند جسد پدر خود را پس از مرگ بخورند؟ یونانیان پاسخ دادند که به هیچ قیمتی حاضر به انجام چنین کاری نیستند. داریوش سپس دستور داد هندیان موسوم به گالاتی که والدین خود را پس از مرگ میخوردند به پیشگاه بیاورند!سپس در برابر یونانیان از ایشان پرسید به چه قیمتی حاضرند جسد پدر مرده خود را روی تلی از هیزم گذاشته و بسوزانند. هندیان فریاد بلندی کشیدند و از شاه خواهش کردند که چنین سخنان کفرآمیزی را نگوید...حس میکنم که داریوش حجت را بر صاحبان هر عقیده‌ای تمام کرد. این داستان نشان میدهد که عقاید هرکس فقط از نظر خودش بی‌عیب است و اگر کسی گمان کند عقیده دیگران نادرست است حق ندارد عقیده خودش را به زور به آنها تحمیل کند.به نقل از تاریخ هرودوت؛ کتاب دوم؛ صفحه ۳۷
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687