مامانایی که بچه وابسته شونو مهد گذاشتن کمککک

Msv جان من دخترم بی نهایت وابسته بود و منم مجبور شدم از ۱۱ ماهگی بدارم مهد ولی یکمآه بهش زمان دادم تا عادت کرد.
روز اول از نیم ساعت شروع کردم با هم رفتیم نشستم تو مهد بیشتر دور و بر من بود گاهی هم می رفت سمت بچه ها‌منم با مربیشون صحبت می کردم و می گفتیم می خندیدیم که ببینه من با مربیشون آشنا هستم تا اعتماد کنه .
کم کم کردیم یکساعت و هر روز یکساعت بهش اضافه کردیم تا اینکه از روز سوم چهارم نصف اون زمان رو که مهد بود مثلا صبح تا ۱۰ -۱۱من میرفتم بیرون ولی قبلش باهاش خداحافظی می کردم و می گفتم کی میرم دنبالش مثلا مامان یکساعت دیگه می آد .پشتم گریه می کرد.بمرور کردیم تا طهر بعد تا ناهار و بعد خواب بعد از طهر از هفته دوم دیگه پیشش نمی موندم صبح خداحافظی می کردیم می گفتم بعد از طهر از خواب بیدار شدی میام دنبالت.
فقط لحظه جدایی مون گریه می کرد بعد سرش گرم می شد و عادت کرد .دختر من تا چندین ماه لحظه جدایی گریه می کرد ولی کمتر از ۵ مین از رفتن من اروم می شد و سرش گرم می شد.

بچه ی منم وابسته بود تا دوهفته پیشش موندم البته میرفتم تو حیاط بعد ده دقیقه بهونمو میگرفت میومدم.ولی بعدش مربی مهد گفت اینطوری عادت نمیکنه بزارشو برو تاچندروز عادت میکنه .روزای اول خیلی گریه کرد ولی بعدش دیگه گریه نمیکرد.قوله کادو بهش میدادم تا میموند

دوستان من عذر میخوام اینجا مطرح میکنم میشه بگین چه طوری تو تبادل نظر پست جدید ایجاد کنم؟ممنون میشم