دوست نداشتم و فکر نمی کردم آرزو کنم امسال سال آخری باشه که زندگی می کنم ولی با شرایطی که واسم پیش اومد تنها چاره، رفتن از اینجاست.
دیگه نیازی به موندن من تو این دنیا و این زندگی ظاهرا نیست.شرمنده خدا و خانواده ام و خودم تا ابد هستم.نمی دونستم عید پارسال آخرین عیدیه که تا آخرش هستم.
از تمام دعاهام این دعا مستجاب شد. خدا کنه خودش یه زمانی واسم در نظر بگیره که اون موقع همه چی رو با خودش حل کنه.امیدوارم درست فهمیده باشم. مکه نرفتم مشهد نصیبم نشد قم و جمکران تموم شد کربلا رفت به قیامت. این مدتی که هستم خدا کنه خودش کمکم کنه همه چی رو جمع و جور کنم وبعد آماده رفتنم.چه روضه ها که به دلم موند چه سرنوشتی دلم نمیاد از خانوادم دل بکنم ولی چاره ای نیست از الان دلم واسه مامانم تنگ میشه واسه خواهرام واسه پدرم واسه دختر خواهرم واسه زندگی که یه شبه تنها چاره اش شد دعا کردن و خواستن رسیدن وقت سفر علی رغم میل باطنی.
وقتی فهمیدم خدا اجابتش کرد خیلی خوشحال شدم این انگار تنها دعایی بود که سر ضرب مستجاب شد.اگه بقیه دعاهام قبل از این اینجوری مستجاب می شد چی می شد.خداحافظ زندگی خداحافظ دنیا با همه قشنگیش خداحافظ ایام فاطمیه محرم اربعین خداحافظ ....خداکنه ظهور امام زمان اجازه بدن منم برگردم و ببینم.اینجا دیگه حالم خوش نیست نمیذارم به بقیه هم خوش بگذره.
