پزشک قانونی بودم (توروخدا تاپیکمو بخون)

سلام

تست چهارگانه اختلاف زناشویی داشتیم ک

حدود ۷۰۰ تا تست بهمون داد ک جواب دادیم

فقط بعد از سوالا باید میرفتیم تو اتاق دکتر بعد یه سری کارت بهم نشون داد و میگف ک چ چیزی میبینی

منم همش حانور میدیدم،مثه خفاش و شیر و پلنگ و عقرب و این جیزا

فقط یجا یچیزی مثه فرشته ای ک بال هاشو باز کرده و قفسه سینه انسان و فلامینگو و خون دیدم

بعد ک از اتاق اومدم بیرون از دو نفر دیگه پرسبدم شما چی دیدین فقط خفاش ک دیده بودن با من یکی بود و اونا کلا چیزای دیگه دیده بودن ک برا من خیلی عجیب بود و من اصلا ندیدم

سری بعد ک رفتیم داخل یه سری کارتای دیگه نشون داد ک میگف یه داستان درموردش بگو و حس و فکر ادمای توی عکسو بگو و دلیل بیار و اخر داستانم بگو چی میشه

عکس اول یه پسر بچه بالا سر ویالونش بود ک من داستان مثبت تعریف کردم

دومی یه عده مردم روستایی بودن ک باز من مثبت گفتم

سومی مثه انیمیشن ها اژدها و بچه هاش بودن من باز مثبت گفتم

چهارمی دوتا دختر نگران بودن من اولش منفی و اخر داستان رو مثبت گفتم

پنجمی یه زن ک یه مرد خیلی تو عکس داشت ب زن توجه میکرد منم یجور گفتم ک این زن ادم مستقلی هس ک بفکر کار و درامد و استقلال مالی و...هست و مردای زیادی رو ب سمت خودش حذب میکنه اما نسبت ب مردا خیلی اهمیت نمبده و...اما در اخر ب استقلال مالی میرسه ولی یه خلاء تو زندگیش حس میکنه(خودمم نمبدونم چرا اخرشو ابنجوری گفتم😂)

تا اینجا هرچی گفتم دکتره ساکت بود و فقط یچیزایی یادداشت میکرد

فقط دوتا عکس اخر کار بهم نشون داد ک داستانش همه جوره ب خیانت میخورد

ینی عکسه یجوری بود ک من نمیتونستم اصلا داستان دبگه ای براش بگم

بعد دکتره خیلی درمورد عکسای اخر سوال ازم پرسید ک مثلا خیانت رو باید بخشید؟ یا اینکه الان این زن تو عکس چ حسی داره یا اینکه چرا مرد دلهره داره و مضطربه و... سوالای این مدلی منم اولش منفی گفتم چون نمیشد چیز،دیگه ای گفت فقط اخرش گفتم ک بالاخره اون زن باید خودشو جمع و جور کنه چون زندگی ادامه داره و...از این مدل حرفا

نمیدونم چرا نگران شدم بابت دوتا عکس اخر

دیگه نمیدونستم باید چی بگم

اخه مثلا یکی از  عکسا اینجوری بود ک یه زن عریان روی تخت ک کشته شده و یه مرد مضطرب بالا سرشه ک جلو چشاشو گرفته

داستان مثبتی نمیتونستم براش بگم

میگم یوقت من پارانویید نداشته باشم😂😂😄

البته ب دکتره گفتم ک شوهرم رفتاراش جیه و حتی گفتم شاید یوفت منم مث اون شدع باشم، اخه مشاورم تایید کرد ک شوهرم دو قطبیه و پارانویید داره،الان نگرانم ینی دکتر ‌هم متوحه میشه‌؟؟

درکل دکتره حرف نمیزد و فقط مینوشت.