۳.۴ سالم بود پدرمادرم جدا شدن زیر دست عموهای تنی و ناتنی کتک خوردم... ۱۳ سالم بود مادرم به زور شوهرم داد به کسی که مثلا تحصیل کرده و کارمند بود ۱۲ سال ازم بزرگتر بود مامانم گفت خوشبختت میکنه ولی توو این ۱۵ سال فقط عذابم داد من یه مُرده متحرکم خستم کم آوردم پدرم متولد ۵۷ بود ۸ سال پیش ایست قلبی کرد فوت شد 😭 مامانم متولد ۵۸ دوماه بود ناخوش احوال بود دکتر گفته سرطان رحم باید شیمی درمانی بشه😭 دارم دیوونه میشم ما اصلا همچین چیزی توو خانواده نداشتیم چرا هر چی بدبختیه سر من میاد من به کی دلمو خوش کنم من هیشکیو ندارم تنهام داغون شدم خدایا ۱۲ ساعت ازم دوره شوهرم نمیزاره برم ببینمش انقد که عوضیه دیروز که خبرو شنیدم از صبح تا شب اشکام بند نمیومد چشام و صورتم انقد ورم کرده بود چشام باز نمیشد عوضی اومد خونه دید حالمو یه بار نپرسید چت شد ۱۱ شب بود دیدم از سردرد و سرگیجه تهوع دارم میمیرم تنهایی رفتم بیمارستان دکتر سرم نوشت زدن ... من به چیه این حیوون دلمو خوش کنم نمیتونم تحملش کنم جدا شم کجا برم خدایااااا من چرا نمیمیرم😭😭💔💔 مگه من چه گناهی کردم که این شده سرنوشتم مگه یه آدم چقد تحمل داره خدایاااااااا خستمممم بسهههه😭😭
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
میگه تو درخواست طلاق بده! ۲۰۰م از پدرم داشتم دادم دستش گفتم پولمو بده برم میگفت بزار به حسابه این سا ...
خیلی سخته عزیزم درکت میکنم قوی باش قوی تر از اینی که هستی مطمئنم تموم میشه میگذره توام دوران خوبی برای خودت رقم میزنی الان به اندازه کافی سیاهی و غم جلو چشماتو گرفته نزار بیشتر از این وجودتو بگیره که دیگه نتونی درستش کنس