2733
2734
عنوان

تجربه سزارین من با چسبندگی جفت

469 بازدید | 39 پست

این تاپیک و واسه کسایی زدم که اگ سرچ کردن و دنبال تجربه ای این چنینی هستن سعی میکنم باجزییات کامل و اسم دکترا و بیمارستانا تعریف کنم برای دوستان مشهدی که اگ اسم دکتر و سرچ کردن راحت به نتیجه برسن من خودم خیلی سرچ کردم درمورد سزارین با چسبندگی ولی اصلا چیزی دستگیرم نشد 

بارداری اولم سال ۹۹بودبه خاطر بریچ بودن جنین (سر پا)مجبور به سزارین شدم البته خیلی دعا کردم سزارین بشم و دکترم شکوفه حسینی تو بیمارستان امام حسین سزو انجام داد و خیلی راضی بودم بدون دردو استرس رفتم و خیلی هم زود سرپا شدم با بی حسی انجام دادم فقط کمر دردو داشتم بعد زایمان که کم کم خوب شد از بیمارستان هم که نیمه خصوصی بود واقعا راضی بودم .

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



گذشت و خرداد ۴۰۲فهمیدم دوباره باردارم همون روز موعد یعنی میدونستم سه هفته قبلش دسته گل به اب دادم و زود فهمیدم رفتم دوباره شکوفه حسینی همون ابتدا گفتن ۷میلیون زیر میزی میخوان و بیمارستان مادر و مهر میرن که دوتا خصوصیه دیگ بیخیال شکوفه حسینی شدم و سونو ان تی ندادم و انومالی و رفتم دکتر درمانگاه برام نوشت که همه چی خوب بود و فقط میگفت تیغه بینیشو نمیتونم ببینم 

2731

بازم دنبال یه دکتر بودم تو امام حسین که هزینه هاش مناسب در بیاد برام که دکتر دوگانی پیدا کردم چند وقت زیر نظرش بودم برام سونو داپلر (رنگی)نوشت تو هفت ماهگی بودم که رفتم سونو دادم که تشخیص چسبندگی دادن همونجا گفتم یعنی چی گفت موقع زایمان باعث خونریزی شدید و بعد برداشتن رحم میشه دیگ حسابی منو ترسوند سریع رفتم پیش دکتر دوگانی گفت این سونو زیاد معتبر نیست دوباره برو جای خوب یکم مشورت گرفتم و گفتن برو پیش دکتر تارا برای مشورت گرفتن اونم منو دوباره فرستاد تو کلینیک افرینش سونو بدم گفت چسبندگی جفته زیاد مسئله ساز نیست برو پیش دکتر خودت 

رفتم دوباره دوگانی اون گفت من نمیتونم تو باید بری دکترای بیمارستان قائم و امام رضا چون دولتی ان همه تجهیزات دارن دیگ برگشتم یکی دوهفته چه کنم چه کنم داشتم دلم نمیخواست بیمارستان دولتی برم تا مهمونی خانوادگی شوهرم دختر برادر شوهرم و یه ماه سن بارداریش از من کمتر بودگفت بیا بریم دکتر من هم جوونه هم وقت میزاره برای مریضا

گفتم باشه بریم ببینیم چی میشه رفتیم پیشش گفت من انجام میدم سه تومن زیر میزی میگیرم بیمارستان موسی بن جعفر هم انجام میدم بعد من گفتم من موسی بن جعفر برام هزینه هاش سنگینه شوهرم تازه کارش و عوض کرده هر چی پس انداز داشتیم خرج شد دوماه بیکار بودو هزینه های حامله گیمم زیاد دراومد گفتم میشه زیر میزی خودتون و نگیرید گفت باشه مشکلی نیس منم خوشحال اومدم خونه که خیالم راحت شده و فقط رو وزن گیری جنین تمرکز کردم 

2740

خلاصه دوهفته به زایمان رفتم نامه سزارین گرفتم و داشتم کارامو میکردم که یکشنبه ۱۵بهمن موعد عملم برسه که شش روز به موعد منشی دکتر زنگ زد که حق العمل دکترو بریز منم موندم گفتم من با خانم دکتر صحبت کردم گفت بزار دوباره زنگ میزنم بپرسم ازش دوباره زنگ زد گفت خانم دکتر گفته ماهمچین قراری نذاشتیم من گفتم حتما یادش رفته من کیم بعد دختر برادر شوهرم گفت از من شمارتو گرفتن گفتم پس یادش بوده فقط نتونسته از زیرمیزیش بگذره اسم این دکترمم مریم سعید زاده بود ‌که ۳۷سالشه و جز دکترای جوون حساب میشه

از این حرکتش دکتر اصلا خوشم نیومد وگرنه تو همون مدت مادر شوهرم گفته بود نگران هزینه هات نباش من کمکت میکنم مهم جون ادمه نه پول و شرکت جدید شوهرمم حقوق مکفی براش در نظر گرفته بودن گفتم با این حساب میتونیم اگ قرضم بگیریم پس بدیم ولی بیمه مون هنوز رد نشده بود دیگ دلم چرکی بود از دکتر به خاطر بد قولی ولی نگفتم بهش که پول و نمیریزیم روز بعدش رفتم پیش بهناز سادات افتخار زاده دکتر خواهر شوهرم بود و خیلی ازش راضی بودن گفتم یه مشورتم از اون بگیرم بعد پروندم و دید ک اسم دکتر سعید زاده رو دید گفت دخترم من جای شما باشم اصلا ریسک نمیکنم حرف این دکترای جوون و گوش نده میگه میتونم ولی میبینی از پسش برنیاد حتی منم نمیتونم برو پیش استادای خودم 

سه تا اسم داد که استاد بودن و فوق تخصص و فلوشیپ به دوتا زنگ زدم نبودن چون یه هفته مونده بود به زایمانم نفر سوم زنگ زدم منشیش گفتم من الان میام وقت میدی گفت نه خیلی شلوغیم گفتم من ۳۷هفته ام گفت اگ بارداری بیا خلاصه رفتم چون باردار بودم زود فرستاد داخل مطب با اون شلوغی این دکتر اسمش لعیا شیرین زاده بود 

پرونده رو دید اسم دکتر سعید زاده رو دید گفت مگ این کار این دکتره عملت فقط کار خودمه گفتم باشه وقت عمل بده هفته بعد برای چهارشنبه ۱۸بهمن وقت داد اینم سه تومن زیر میزیش و همونجا نقد کرد و برای همون بیمارستان موسی بن جعفر وقت داد وقتی اومدم خونه گفتم حالا درسته همون قدر باید هزینه کنم ولی اون فوق تخصصه این یکی متخصص بود 

شوهرمم میگفت چرا زودتر وقت نداد اتفاقی نیوفته و کلی جوش میزد گفتم نه اقا من تازه چهارشنبه ۳۸هفته ام کامل میشه نگران نباش از روزی که رفتم پیش دکتر دوروز گذشته بود دیدم دخترم تو شکمم خیلی تکون میخوره ضربه هاش شدید بود تو گوگل سرچ کردم دیدم مورد نداره فرداش اروم شده بود ولی شبش  کمر درد دل درد پریودی داشتم محل ندادم خوابیدم صب از خواب پاشدم دیدم شرتم با خون یکی شده رفتم دستشویی یه لخته اومد تو همون دستشویی شوهرم و صدا زدم پریدم بیرون 

گفتم حالا چیکار باید بکنم زنگ زدم منشی دکتر گفت زنگ میزنم دکتر بعد پنج دقیقه زنگ زدم گفت دکتر گفته من الان بیمارستان رضوی ام سریع خودشو برسونه اونجا بعد به شوهرم گفتم رضوی خصوصیه زنگ بزن ببین چقد درمیاد گفت عب نداره قرض میکنم

خلاصه ما راه افتادیم مامانمم سر راه برداشتیم برادرشوهرمم و جاریم اومدن پیش پسرم تا مادر شوهرم خودشو برسونه ما رسیدیم ساعت ۱۲بودنامه عمل و دیدن و سوالات مربوط به بارداری و پرسیدن و پرونده تشکیل دادن ازم خون گرفتن فرستادن بانک خون چون دوواحد خون رزرو کرده بودن برام که حین عمل اگ احتیاج شد بزنن. بهم سوندوصل کردن انژیوکت زدن با ویلچر فرستادن بخش عملای جراحی نصف مریضای منتظر مال دکتر من بودن یعنی خیلی بیمار داره کلا

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687