بخاطر پدر معتادم که مصرفش ماده سفید بود مجبور شدم تن به ازدواج بامردی رو بدم که اهل عرق اهل کثافتکاری .دروغگو.و بی تربیت هست
خودم لیسانس یکی ازرشته های پیراپزشکی هستم
کل عمرم فقط درس.حفظ قرآن‌وسرم تولاک خودم بود اما بخاطرپدر خیرندیده ام وکتک هاش ازدواج کردم
ان شاءالله خدا بهتون صبر بده 🙂
اشتباه کردی
خودت میگی پیراپزشکی هستی از خونه فرار میکردی یه جا استخدام میشدی بیخیال خانوادت میشدی وقتی معتادن
میدونی بعضی روزا جگرم آتیش میگیره یعنی باخودم میگم آخه گناهم چی بود که کتکم میزد تنبیه میکرد من ازتاریکی بشدت میترسیدم منو میزاشت توحموم چراغ خاموش بعد عقده ای میگرف تمام لامپای خونه رو خاموش میکرد که من بیشتر بترسم چقدپشت درب جیغ میزدم بابا توروخدا میترسم غلط کردم گوه خوردم دیگه کاری نمیکنم درحالی که هیچ گناهی نداشتم نمیدونم چرا ازش معذرت خواهیمیکردم هیچوقت نمیبخشمش هرشب قبل ازخواب صدتالعنت بهش میفرستم تاخوابم ببره💔💔💔
دانشگام نیمه دولتی بود بعد اون بیشرم نمیذاشت برم سرکار میگف این اگه درس بخونه وپولداربشه بعدها منو زجرمیده چون میدونس چقد اذیتمکرده
من بخاطر پول شهریه باپسری ازدواج کردم که هم داهاتی هم بیسواد هم اهل رفیق بازی وهم کثیف وفاسده جوری که هرجاباهاش میرم نگرانم چشمکی نزنه دردسربشه واسم من اون موقعه به خودم گفتم بزار این خر خرج دانشگامو بده ازش حدامیشم ولی حیف که الان نی نی تودلمه💔😭
الان هم بیشتر شبا ساعت ۴یا۳شب میاد مست وخراب پدرمم دیگه راهم نمیده چون باهاش قطع ارتباط کردم بعضی روزا خیالبافی میکنم که آره بابام مثل کوه پشتمه دوسم داره اگه بفهمه من الان بیدارم وترسیدم میاد دنبالم بعد یاد کاراش میوفتم تنم یخ میکنه میگم ول کن بزار توهمین حهنم بمونم
یه بچه ای عین خودت میاد به این دنیا و عذاب می‌کشه دیگه خود دانی نباید حامله میشدی
حالاکه خدابهم داده مطمئنم حکمتی هست مثل جونم ازش محافظت میکنم من مادرم یه زن احمق بود که کل عمرش ازپدرم کتک خورد اما دم نزد بااینکه پدرش خیلی بهش اصرارمیکرد برگرده اماخودش نرفت امامن نع اگه یه روزی شوهرم بخاد دست روبچم بلندکنه باهروسیله ای که بیاد جلوچشمم نابودش میکنم
عزیزم درسته ما جای شما نیستیم اما واقعا به آینده بچه فکر کردین؟ اون بچه به همون اندازه ای که یه مادر خوب میخواد، پدر خوب هم میخواد، اگه همون سرنوشت شما که پدرتون اذیتتون میکرد خدای نکرده زبونم لال همسرتون سر فرزندتون بیاره میخواین چیکار کنین؟ من اصلا اهل قضاوت نیستم، قضاوت هم نمیکنم، اما لطفا بیشتر فکر کنین🙏
واقعیتش گناه بزرگیه دیدم خیلیاعمدی سقط کردن بدبخت ترشدن واین بدبختی تاابد دامنگیرشون بوده نمیتونم خودمو ازاین بدبخت ترکنم فقط الان تنهاکاری که دارم انجام میدم پول جمع کردم یه مقدار دیگه لازم دارم تا بتونم خونه رهن کنم تاوقتی این بچه بدنیا بیاد اگه شوهرم آدم شد که هیچ اگه نشد دیگه حداقلش خیالم راحته بابچم آواره کوچه وخیابون نمیشم ویه سرپناه دارم میگم داهاتیه اماپولداره میشه راحت خرش کرد حتی تاحالا تونستم باسیاست ماشینی که خریده روبنامم کنه اما میدونی سختیش کجابود فکرشوبکن دهنش بوالکل تنش بوی گند ومنی که الکی بهش میگفتم چقد دوست دارم😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
