بعد دوسال دوادرمون وهزترجور دکتر باردارشدم که واقعا این دوسال پیرشدم حالا توی ۶هفته افتادم به لکه بینی وبعدسونومشخص شد هماتومه،خیلی تنهام ،دکتربهم استراحت مطلق گفته امامن خیلی تنهام وبایدپاشم ب کارام برسم ازصبح که دکتر رفتم کارم شده گریه الانم فقط برای بی کسیم گریه میکنم بلندشدم باهزارمکافات ۲تاسیب زمینی پوست کندم گذاشتم آبپز بشه دلم برای بیکسیم میسوزه
عزیزم تو خدا رو داری
خدا هواتو داره
خدا مواظبته
یه دوره هست ک نمیشه از هیچکس توقع کرد حتی مادر آدمم مشکلات خودشو داره
هممون بی کسیم اینو اخرش یه روزی میفهمیم
ان شاالله به سلامتی زایمان کنی
منم بچه ی دومم،امروز بعد از بیمارستان مرخص شدم ، رسیدم خونه به کارا رسیدم😕
قوی باش اینقد زود ناامید نشو خدا همراهت شکر کن داری مادر میشی بلاخره سختی ها و شیرینی هاشو داره.. بعد چند سال الان باید لذت ببری نکه غمگین این روزام زود میگذره.
خداکس بی کسونه
من واقعا نبایدازجام بلندشم خونریزی میکنم کارم شده گریه ،توروخدابرام دعاکنید توروخدا
امیدوارم ب سلامت و خوشی این چندماه بگذره
یه گاز کوجولو بخر نشسته اشپزی کن
من صندلی گذاشته بودم نسسته ظرف میشستم و غذا میپختم
واقعا اطرافیان که باید ملاحظه کنن اینجور مواقع غیبشون میزنه
چه اصراریه به بچه وقتی اینهمه مشکلات ریخته سرت؟
سلام دوست عزیز
سعی کن خوراکی هارو اسونتر بپزید مثلا همه رو بذار تو زودپز یا فر
و غذای سبک بخورید یا از بیرون بگیرید
واسه مابقی کارا به خودت سخت نگیر
غصه هم نخور الان دوره ی تنهایی هست
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
