حدودا دوماهه بچ ها داخل گروه دانشگاه عضوم و چت میکردم با بچه ها
و میدونستن ک متاهلم
یکی از پسرا توجه میکرد و اینا چندین بار هم اومده بود پی وی و صحبت درسی بوده فقط؛ و یبارم لف دادم از گروه اومد پی وی علتشو پرسید و دوباره عضوم کرد و میگف لف نده و اینا
خلاصه دیشب چت میکردیم تو گروه و حرفای بسیار عادی میزدیم با بچه ها
دوباره ی پسر جدید ک عضو گروه بود فک میکنم از شخصیتم خوشش اومده بود و اینا
و خلاصه حرف میزدیم من اصلا با هیچکدوم لاس نمیزدم فقط حرف عادی بوده
یهو دیشب اون پسر اولیه برداشت گف امشب شوهرت نیس نکنه
من واقعا بهم برخورد و عصبی شدم و از خودم بدم اومد ک چرا با اینا حرف میزنم
خدافظی کردم و گفتم حالم خوب نیس
نزدیک پریودمم بود خیلی تاثیرم کرد من ی هفتس بود نتیجه گرفته بودم دلیت بزنم و گفتم صلاح نیس دیگ تو این گروها بمونم ولی خب واس انتخاب واحد نگه داشته بودم گروهو چون کسیو نمیشناختم برا انتخاب واحد بپرسم ازشون
خلاصه دیشب همین دوتا پسرا اومدن پی وی گفتن چته و اینا چرا خوب نیستی
منم تصمیمم قطعی شد دلیت بزنم
و زدم
کار خوبی کردم؟
حالم بده انگیزم شده بود لااقل با بچه ها با همسنوسالام حرف بزنم.
با خودم فک میکنم اگه شوهرمم تو اینجور گروها باشه من واقعا بهم میریزم و عصبی میشم