حرف بقیه رو کار نداشته باش؛ خانواده پدری من همینجورن دختر عمهم که همسن منه امسال ازدواج کرده و اونا از اونموقع من هرجا میشینم این بحثو راه میندازن که هرهر بعدی نوبت توئه هااا ازدواج شتریه که در خونه همه میخوابه
اما الان هیچکدومشون، تاکید میکنم هیییییچکدومشون از زندگیشون راضی نیستن، دارن درجا میزنن، جایگاه اجتماعی ندارن، هشتشون گرو نهشونه، طلاق، خیانت، ازدواج مجدد و... چون همشون فکر میکردن به دنیا میان که ازدواج کنن!
در صورتی که تو سمت خانواده مادریم همهمعروفن به اینکه دختراشون به یجایی رسیدن. قطعا دیرتر ازدواج کردن اما چون واسه زندگیشون تلاش کرده بودن تا به یجا برسن شوهرای بهتریم دارن، مستقلن، دستشون تو جیب خودشونه، ارج و قرب و دارن :)
حس میکنم فقط بخاطر ترس از حرف اطرافیان و مقایسه داری به ازدواج فکر میکنی اما مشکل جای دیگه ایه ازدواج پرخطرترین راهیه که وجود داره :) وقتی میبینم کسی که پر از استعداده اینجوری خودشو بدبخت میکنه دلم واقعا میسوزه :)💔