۴ سال داریم زندگی میکنیم کابینت در شکسته و داغونه مال عهد بوقه خودم پولامو یکم جمع کردم ولی حس میکنم ی شری(خونه مادر شوهرمم) میشه اک عوض کنم از اونورم آبروم دیگ داره میره از اینهمه پول نداشتناش.از اینهمه خرابی
الان من تو این چهارسال لباس درست و حسابی نداشتم هرجا میرم داغون میرم همه ام باتعجب نگام میکنن توعروسیا ....فقط واسه بچم پولامو جمع میکنم لباس میخرم که هم حس میکنم مسئولم درقبال بچم هم حس میکنم بچم باید مرتب باشه حالا مادرشوهرم همینم نمیتونه ببینه هی دیشب میگف اینا پول ندارن اینا فلانن زن باید جمع کن باشه دیگ چیکارکنم لباس نخرم نپوشم دیگ بربچمم نخرم؟؟واقعا آدم حس دلمرده ای بهش دست میده
ینی واقعا زن نفهمید چیکارکنم خب پسراش عرضه ندارن الان کابینتارو چیکارکنم