سلام دوستان
یک خورده جملات رو بخش بخش میگم که راحت تر بشه
بدنیا اومدن من تو خانواده ای که از وقتی بدنیا اومدم تا همین الان که تو خیابونم و ۶ صبح هست (۳ ماهه در حالی که سربازم از خونه انداختنم بیرون و همه دارایی هامو گرفتن و خودمو یه ماشین و یک دست لباس و شستنشون تو پارک و خابیدن تو ماشین و سرما و نگاه های مردم ) دعوای پدر مادرم بوده و هست و حاصل ازدواج زوری ام
دوتاشون بشدت نفهمن
موقع بدنیا اومدنم پدرم پول بیمارستان نداشت و خیلی بیخیال هست. مادرم یکم بهتره ولی عاشق برادراش و خواهراشه و از پدرم محبت ندید چون واقعا همه چی به یه ورشه به معنای واقعی کلمه
کتک زدنای پدرم : تعقیب کردن من دوران راهنمایی مدرسه ،،،، شکستن تلفن نصف شب بخاطر زنگ خوردن و خابیدن با ترس و لرز تا صبح ،،، مخالف بودن با پیدا کردن دوست چون خودش رفیقی نداشت نمیزاشت با هیچ پسری دوست بشم و بدش میومد یبارم با شلنگ انقد منو زد ،،، کتک خوردن با سیم سگا و سونی ۲ و همیشه میگفت باید ببازی بهم وقتی میبردمش تو بازی کتک میخوردم وقتی با سیم میزد منو فرار کردم و رفتم خونه عموم برگشتنی تو خیابون جلوی مردم انقد منو کتک زد،،، تلویزیون همیشه اخبار یبار میخاستم کشتی کج یا فوتبال ببینم نمیزاشت و شبکه عوض میشد در اوج بی شعوری ،،، یبار داداشش خونمون بود بهش دنده میداد و چهاربار براشون کباب کردم روی گاز و همش میخندید اعتراض کردم صورتمو گرفت زیر مشت و انداختم بیرون و ۱ ساعت زیر بارون بودم و پشت نیسان ،،، زنجیر نمیتونستم گردنم بندازم مو مدل دار و روبهبالا ممنوع همیشه میگفت باید آلمانی بزنی ،،، خیار تخمه خوردن با صدای چغ چغ ممنوع ،،، راه رفتن آروم تو خونه پامو میزاشتم رو فرش صدا میداد اعتراض میکرد ،،، کلا یبار ماشین خراش برداشت اونم واسه زمانی که تازه گواهینامه گرفته بودم ماشینو میخاست بفروشه ،،، گوشی لمسی همیشه ازم میگرفتن با این حال که پسر بودم ،،، واسه بچه های مردم خاستگاری کردن چند سری رابطمو با دخترا خراب کردن ،،، سلام همیشه اجباری و..........
الانم خونه اسناد همه چیمو گرفتن و ادرس خونه نمیدن خونه ای که با پول من اجاره کردن موتوری که زیر پای پدرع بنام منه کلی پول دادم بهشون
سر رفت و آمدشون با همسایه ای که دزد بود و روشن فکر و دعا انداختع بود تو خونه و خاهرمو سیگاری کرد گفتم رفت امد نکنید مادرم زنگ زد کلانتری پشت میله کلانتری بای بای تکون داد
خاهرم یبار با ی پسرع دعوام شد طرف اونو گرفت
یه خانواده فوق العاده فوق العاده نفهم خاهرم که ۱۷ سالشع و دهه هشتادی تنها امیدم اون بود اینم ازونا بدتر چون ترک تحصیلم کرد
با این شرایط بد واسشون میوه و شیرینی فرستادم اسنپ فرستادن تا ببره و تاکیدد کردن تعقیب نکنم اسنپو
الانم دقیقا ۳ ماهه تو خیابونم و ادرس نمیدن
جالبه همسایه ای که موتور منو سرقت کرد همون که خاهرم و مادرم ۸ سال رفت و امد میکردن و خیلی راحت و بدون روسری جلوی اونا که دوتا پسر جوان داشت مینشت و دعوا ناموسی کردم موتورمو بردن جواب اونو میدن