امروز روز ۸ام انتقال جنینم بود دوتا جنین بلاست،من تا روز ۵ کمردرد پا درد سردی پا داشتم سر درد شدید کلا مامانم میومد پیشم همه کارامو میکرد و خودم فقط واسه دستشویی غذا خوردن یا قدم زدن سبک پا میشدم شبام که بیچاره همسرم همه کارارو میکرد همسرم اسپرمش تحرک نداشت که میکرو اینجکشن کردیم،روز ۵ و۶ ترشح قهوه ای میدیم انقدر دلم میخواست گریه کنم ولی هی جلوی خودمو گرفتم که استرسی نشم براشون بد باشه،رویان گفت شیافو قطع کن آمپول بزن روزی دوتا من دیگه ترشح ندیدم ولی کمر درد خفیفو داشتم تا روز پنجم فکر میکردم تو دلمن وقتی تکون میخوردم نافم تیر میکشید من اصلا هیچ دلیلی برای اینکه تو دلم نمونید پیدا نمیکردم امروز که بیبی چک زدم منفی بود بازم میخواستم بشینم گریه کنم ولی نکردم به عبارتی دارم دق میکنم روز آزمایش روز تولد شوهرمه اگه منفی باشه من چطوری بهش خبر بدم خدایا این چ امتحانیه چرا پدر منو داری در میاری چراااا
😔عزیزم نمیدونم حکمت خدا از این امتحانای سخت و جانفرسا چیه
انشالله خبر خوبو بهش میدی امیدتو از دست نده
بارالها
همه ی ما اميدوار به لطف و مرحمت توأيم ، ما را از درگاهت نااميد برمگردان... آمین🙏🌺🌹✨🕊⭐
ولی به نظرم گریه کن سبک شی از ته دل دعا میکنم برات
صبر کن هنوز زوده واسه تست
دلم واسه این همه هزینه و روفتو آمدو این همه آمپولی که زدم میسوزه من آدم یکجا نشستن نبودم الان لز بعد پانکچرو انتقال دو دو هفتس تو جام،واقعا چرا به بعضیا به راحتی میدی بچه خدا میرن سقط میکنن بعد ما که داریم له له میزنیم باید عذاب بکشیم اصلا حکمت تو چیه حق منو شوهرم نیست که مامان بابا شیم من تو بدترین شرایط روحیم من خسته شدم از این وضعیت آخه چرا باید همه چی رو تجربه کنم چراااا
فقط راضی به رضای خدا باش ب خاطر تو وارد حساب کاربریم شدم.
یه همسایه داشتیم خدا بهش دوقلو میده موقع تولد وزنشون ب شدت پایین بوده و گفتن قطعا میمیرن اینقدر دعا و.... خدا نگهشون داشت... خلاصه رفتن سربازی اومدن دوتایی باهم گاز گرفته شدن و فوت شدن تو سن 22 همش میگم کاش بچه بودنی میمردن
وقتی هنوز به روز ازمایش نرسیدی بی بی برای چی میزنی
آروم باش گلم
خدا به هرکی هرچی میده و نمیده از روی امتحانه
بچه میده میخواد امتحانت کنه ببینه چطور مراقبتش میکنی
بچه دیر میده میخواد ببینه چقدر صبوری
بچه نمیده بازم میخواد امتحانت کنه ببینه هنوزم شکرشو میکنی؟
استرس هم اصلا برات خوب نیست. آروم باش و توکل کن قشنگم
مصلحت بودن وکار خدا بی حکمت نیست وانشالا درست میشه صبر پیشه کن
.....
یه فامیلی بعد ۱۷سال خدا یه دختر داد بهشون وقتی متولد شد وشیر خشک مخصوص خورد بعد که دوسال شد هرغذایی نمیتونه بخورع همیشه غذای حتما ابکی ورقیق باید باش مثلا گوشت حتی بجوه قورت بده اذیت میشه اینهای گفتم همیشه ازخدا بخوایم اون چیزی که مقدرد وخوب وسالم و صالح بده و امیدوارم که خدا نیمچه نگاه هم بکنه که حتما هم میکنه وبه اغوش بگیری انشالا
امین
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
