2733
2734
عنوان

بیاین یکم حالمون خوب بشه❤️🌈🌟💛✨️💫

| مشاهده متن کامل بحث + 320 بازدید | 72 پست
نزارین هیچوقت هر چیزی آرامش شمار و بهم بزنه مشکلاتتون رو با دیدگاه خوب نگاه کنید و اونارو پله ای برا ...

 

باور کن من زندگیم یه مدت انگار طبقه هفتم جهنم بود با کنکور 

 « بهم میگن زیزو » 
امشب بعده ۴ ماه اومدم اینجا یکم خالی شم  خیلی خوب نیستم  مشکلم اینه نمی‌فهمن بعضیا من کن ...

اصن شاید نزارن برم دانشگاه اینقدر گیر میدن و اعصاب خورد میکنن . صد در صد هم نمیزارن با این اخلاق شون منم یه ادم عصبیم که فوری گریه میکنم و داد میزنم

من برای جای ترک های پوستی بعد از زایمانم از روغن آنتی استرچ مارک برند آنانه استفاده کردم که یک برند سوییسی بود.

 برای من واقعا مثل معجزه عمل کرد. حتما تو دوران بارداری قبل از ایجادترک ها یا تا وقتی که ترک ها هنوز قدیمی نشدن و قرمز هستن استفاده کنید که زود برطرف بشه. برای ترک های ایجاد شده با چاقی یا لاغری هم عالیه. لینکشو میزارم چون میدونم دغدغه خیلی از ماماناس .

منم دوس دارم همین حس و حال که ایشون میگه ولی اعصابم داغونه مرض گرفتم

عزیزم دلم تو هم اگر بخوای مطمئن باش میتونی از این بند عصبانیت خارج بشی فقط کافیه به خودت ایمان بیاری و خودت رو باور کنی و برای بهتر شدن حالت تلاش کنی چون تو لیاقتش رو داری اگر واقعا خیلی عصبی هستی که به نظرم با این حجم از فشاری که رو کنکوری ها هست طبیعیه یه مشاور خوب پیدا کن لزوما نباید اون فرد مشاور باشه منظورم اینه یه فردی رو پیدا کن که بتونی باهاش راحت باشی و بتونه کمکت کنه و راه حل های خوبی جلو پات بزاره تا بتونی عصبانیتت رو مهار کنی اگر کسی رو پیدا نکردی خودت رفیق خودت باش و فکر کن خودت به عنوان رفیق باید روحت رو خوب کنی❤️

زنده باد اشتباهات من...که بی‌پروا بهت گفتم دوستت دارم وُ تو رَم کردی... که خلافِ نظرِ خانواده رفتم دنبال علاقه‌م و بعد با مغز خوردم زمین وُ برگشتم وُ از صفر شروع کردم که شب امتحان نشستم فیلم دیدم و رفتم چرخیدم الکی وُ بعدش گند زدم. که بی‌حساب کتاب پولامو خرج کردم وُ خوردم به یه پیسیِ سنگین.که گفتم رفیقمه،از گوشت و پوست و خون گذاشتم براش اما همون آدم با پوستی که از من کَندن واسه خودش پیراهن دوخت...ببین هر طوری دلت می‌خواد قضاوتم کن. اما تو چه میدونی من اون لحظات چقدر زندگی کردم!زنده باد اشتباهات من. که توی تنهایی بغلشون می‌کنم. یه بغلِ محکم... اونا سهم منن از زندگی. من اون لحظات احساس زنده بودن داشتم. میفهمی؟؟؟؟؟؟
عزیزم دلم تو هم اگر بخوای مطمئن باش میتونی از این بند عصبانیت خارج بشی فقط کافیه به خودت ایمان بیاری ...

هیچکس نیست اینقدر گشتم هیچکس نبود اصن ادم خوبا دیگه نیستن . 

فشار روحی که دارم نصفش برای کنکوره نصفش برای رفتار و حرفای دیگرانه یا غر زدن های خانواده م الکی گیر دادن هاشونه. خدایی مغزم سوت می‌کشه 

دلمم میخواد گریه کنم ولی نمیتونم 🙂 

هیچکس و ندارم یه کلمه بش بگم بگه اشکال نداره درستش میکنیم خوشبحال کسی که تو سال کنکورش درکش میکنن و انگیزه میدن بهشون

2731
امشب بعده ۴ ماه اومدم اینجا یکم خالی شم  خیلی خوب نیستم  مشکلم اینه نمی‌فهمن بعضیا من کن ...

از این آدمها تو زندگی همه وجود داره پس درد و دل کن بزار قشنگ خالی بشی مگه رشته چی میخونی؟

هرچند اصلا مهم نیست که چی میخونی مهم اینه تو اون رشته رو دوست داری و بهش علاقه داری و براش رویا داری کی بهت این حرف رو زده شرایط خود اون فرد چجوری بود به اینا فکر کن خودت اگر دوست نداری بگی ببین آیا اون فرد خودش زندگی خوبی داره!خودش آدم موفقی بوده!خودش از نظر روحی و روانی زندگیش رو روال بوده؟؟میدونی این آدما فقط میخوان اعصاب شمارو خورد کنن میخوان با تحقیر شما خودشون رو بالا بکشن برای همین باید ببینی اون فرد کی بوده آیا واقعا اون فرد به اندازه ای هست و براتون ارزش داره که حرفاش ارزش داشته باشه

رابطت با مامانت خوبه؟ میتونی مشکلاتت رو با مادرت درمیون بزاری اگر رابطه ی خوبی دارین ولی نه با غر زدن با آرامش بری بشینی باهاش صحبت کنی و بگی این حرف ها چقدر رو ذهنت تاثیر میزاره و چقدر نارحت و عصبانی میشی براشون مطمئن باش درکت میکنه حتی اگر چیزی هم نگه تو خودت خالی میشی ذهنت تخلیه میشه یه شنونده خوب داری که به حرفات گوش میده و حالت بهتر میشه

زنده باد اشتباهات من...که بی‌پروا بهت گفتم دوستت دارم وُ تو رَم کردی... که خلافِ نظرِ خانواده رفتم دنبال علاقه‌م و بعد با مغز خوردم زمین وُ برگشتم وُ از صفر شروع کردم که شب امتحان نشستم فیلم دیدم و رفتم چرخیدم الکی وُ بعدش گند زدم. که بی‌حساب کتاب پولامو خرج کردم وُ خوردم به یه پیسیِ سنگین.که گفتم رفیقمه،از گوشت و پوست و خون گذاشتم براش اما همون آدم با پوستی که از من کَندن واسه خودش پیراهن دوخت...ببین هر طوری دلت می‌خواد قضاوتم کن. اما تو چه میدونی من اون لحظات چقدر زندگی کردم!زنده باد اشتباهات من. که توی تنهایی بغلشون می‌کنم. یه بغلِ محکم... اونا سهم منن از زندگی. من اون لحظات احساس زنده بودن داشتم. میفهمی؟؟؟؟؟؟
اصن شاید نزارن برم دانشگاه اینقدر گیر میدن و اعصاب خورد میکنن . صد در صد هم نمیزارن با این اخلاق شون ...

چی باعث شده که انقدر بهت گیر بدن؟؟ مثلا چجوری گیر میدن چی میگن اینارو خانوادت انجام‌میده؟

زنده باد اشتباهات من...که بی‌پروا بهت گفتم دوستت دارم وُ تو رَم کردی... که خلافِ نظرِ خانواده رفتم دنبال علاقه‌م و بعد با مغز خوردم زمین وُ برگشتم وُ از صفر شروع کردم که شب امتحان نشستم فیلم دیدم و رفتم چرخیدم الکی وُ بعدش گند زدم. که بی‌حساب کتاب پولامو خرج کردم وُ خوردم به یه پیسیِ سنگین.که گفتم رفیقمه،از گوشت و پوست و خون گذاشتم براش اما همون آدم با پوستی که از من کَندن واسه خودش پیراهن دوخت...ببین هر طوری دلت می‌خواد قضاوتم کن. اما تو چه میدونی من اون لحظات چقدر زندگی کردم!زنده باد اشتباهات من. که توی تنهایی بغلشون می‌کنم. یه بغلِ محکم... اونا سهم منن از زندگی. من اون لحظات احساس زنده بودن داشتم. میفهمی؟؟؟؟؟؟
چی باعث شده که انقدر بهت گیر بدن؟؟ مثلا چجوری گیر میدن چی میگن اینارو خانوادت انجام‌میده؟


😂😂😂 اصن خیلی عجیب 

میرم جمعه ها ازمون میدم میگن چرا حوزه ت با پسرا یکیه؟ 

نباید یکی باشه نباید تلفنی زیاد حرف بزنی نباید شهر دور قبول شدی بری نباید گوشی زیاد دستت باشه نباید تنهایی بری بیرون اصن رفیق نداشته باش . کافه جای دختر و پسراس نه تو . 

نمیزارن حتی برم بیرون خودم با اینکه ۱۸ سالمه 

میریم هر جا چهار چشمی منو نگا میکنن 

واسه مدرسه هم نمیزارن خودم برگردم یه کوچه فاصله داریم دقیقا کوچه روبه روی ماست ولی نمیزارن

چی باعث شده که انقدر بهت گیر بدن؟؟ مثلا چجوری گیر میدن چی میگن اینارو خانوادت انجام‌میده؟

بخدا فکر میکنن خنگم 

اصن اجازه هیچ کاری رو ندارم تو زندگیم 

بخدا بقیه دارن به جام زندگی میکنن من بگیرم بمیرم یا بخوابم بازم به جام صد نفر زندگی میکنن حرف میزنن 

2740
از این آدمها تو زندگی همه وجود داره پس درد و دل کن بزار قشنگ خالی بشی مگه رشته چی میخونی؟ هرچند اصل ...

مامانم اره باهاش خوبم ولی بعضی وقتا خودشم بم گیر میده 

ولی خوی خیلی وقتا پیش مامانم میگم چون من کسی رو ندارم که 

رشتم ریاضیه گلم 

نه بابا هرکسی تو زندگیم دخالت میکنه ده تا تک آورده یا رتبه کنکورش شده ۱ میلیون هزار😑😂 

حوصله ندارم دیگه نه شوق نه ذوق

هیچکس نیست اینقدر گشتم هیچکس نبود اصن ادم خوبا دیگه نیستن .  فشار روحی که دارم نصفش برای کنکور ...

خب گریه کن حداقل یکم خالی میشی

میدونی هیچکس کنکوری هارو به اندازه خودشون درک نمیکنه حتی مشاور های تحصیلی 

ببین واقعا باید بلند بشی و تصمیمی بگیری برای حال خوب خودت کاری انجام بدی فکر کن تو این دنیا هیچ کسیو نداری فقط خودتی و خودت هعی بشینی بگی من عصبیم من افسرده ام من حالم خوب نیست درست نمیشه باید یه لحظه تصمیمی بگیری که دیگه مشکلاتت رو تو اثر نزاره و باعث بشه قوی تر بشی در کنار درس یه کاری رو انجام بده که باعث میشه ذهنت آزاد بشه مثلا روزی نیم ساعت برو پیاده روی و ذهنت رو آزاد کن شب ها قبل خواب یه دفتر بردار احساسات کل روزت رو توی اون دفتر بنویس وقتی اینکارو میکنی انگار با یکی حرف میزنی و باور کن این نوشتن خیلی تاثیر داره تهش هم یه جمله به خودت بگو مثلا فکر کن داری با خودت صحبت میکنی و تهش بگو من قول میدم حالم بهتر بشه حتما هم نباید شب باشه هر وقت دیگه حس کردی به اوج حال بدی رسیدی در طول رو انجامش بده من خودم سال کنکورم رو با همین نوشتن یکم برای خودم قابل تحمل تر کردم 

زنده باد اشتباهات من...که بی‌پروا بهت گفتم دوستت دارم وُ تو رَم کردی... که خلافِ نظرِ خانواده رفتم دنبال علاقه‌م و بعد با مغز خوردم زمین وُ برگشتم وُ از صفر شروع کردم که شب امتحان نشستم فیلم دیدم و رفتم چرخیدم الکی وُ بعدش گند زدم. که بی‌حساب کتاب پولامو خرج کردم وُ خوردم به یه پیسیِ سنگین.که گفتم رفیقمه،از گوشت و پوست و خون گذاشتم براش اما همون آدم با پوستی که از من کَندن واسه خودش پیراهن دوخت...ببین هر طوری دلت می‌خواد قضاوتم کن. اما تو چه میدونی من اون لحظات چقدر زندگی کردم!زنده باد اشتباهات من. که توی تنهایی بغلشون می‌کنم. یه بغلِ محکم... اونا سهم منن از زندگی. من اون لحظات احساس زنده بودن داشتم. میفهمی؟؟؟؟؟؟
😂😂😂 اصن خیلی عجیب  میرم جمعه ها ازمون میدم میگن چرا حوزه ت با پسرا یکیه؟  نباید یکی ب ...

خب تو کاری انجام دادی که خانواده انقدر حساس شده یا نه؟

سعی کن اعتمادشون رو جلب کنی وقتی بهت اعتماد کنن گیر دادن ها کمتر میشه مثلا میتونی اتفاق های خوب مدرسه رو پیش خانواده تعریف کنی یجوری از مکان هایی میری تعریف کنی که تفکر خانواده نسبت بهت تغییر کنه

زنده باد اشتباهات من...که بی‌پروا بهت گفتم دوستت دارم وُ تو رَم کردی... که خلافِ نظرِ خانواده رفتم دنبال علاقه‌م و بعد با مغز خوردم زمین وُ برگشتم وُ از صفر شروع کردم که شب امتحان نشستم فیلم دیدم و رفتم چرخیدم الکی وُ بعدش گند زدم. که بی‌حساب کتاب پولامو خرج کردم وُ خوردم به یه پیسیِ سنگین.که گفتم رفیقمه،از گوشت و پوست و خون گذاشتم براش اما همون آدم با پوستی که از من کَندن واسه خودش پیراهن دوخت...ببین هر طوری دلت می‌خواد قضاوتم کن. اما تو چه میدونی من اون لحظات چقدر زندگی کردم!زنده باد اشتباهات من. که توی تنهایی بغلشون می‌کنم. یه بغلِ محکم... اونا سهم منن از زندگی. من اون لحظات احساس زنده بودن داشتم. میفهمی؟؟؟؟؟؟
مامانم اره باهاش خوبم ولی بعضی وقتا خودشم بم گیر میده  ولی خوی خیلی وقتا پیش مامانم میگم چون م ...

منکه دارم ۲۶ ساله میشم هنوز مامانم بهم گیر میده😂😂😂

سعی کن رابطه بین خودت و مامانت رو دوستانه تر و صمیمانه تر کنی رو روحیه خودت هم‌تاثیر میزاره

اوه اوه چه آدمی بهت چی گفته😂😂😂😂😂 واسه حرف این آدم اعصابت رو خورد کردی؟؟؟؟ به نظر خودت ارزشش رو داره شبیه یه شوخی باید باشه برات😂 تو باید بگی نگا کی داره اینو به من میگه نه اینکه حرفاش رو بپذریزی

تلقین نکن انقدر حتی اگر اینطوره هعی تکرارش نکن تصمیم بگیر زندگیت رو شادتر کنی بخواه شور و شوق رو به زندگیت بیاری فقط باید خودت بخوای بخدا کسی جز خودت نمیتونه به خودت تو آینه نگاه کن واقعا نمیخوای این آدمی که تو تمام سختی ها کنارت بوده روشاد کنی لیاقتش رو نداره؟

زنده باد اشتباهات من...که بی‌پروا بهت گفتم دوستت دارم وُ تو رَم کردی... که خلافِ نظرِ خانواده رفتم دنبال علاقه‌م و بعد با مغز خوردم زمین وُ برگشتم وُ از صفر شروع کردم که شب امتحان نشستم فیلم دیدم و رفتم چرخیدم الکی وُ بعدش گند زدم. که بی‌حساب کتاب پولامو خرج کردم وُ خوردم به یه پیسیِ سنگین.که گفتم رفیقمه،از گوشت و پوست و خون گذاشتم براش اما همون آدم با پوستی که از من کَندن واسه خودش پیراهن دوخت...ببین هر طوری دلت می‌خواد قضاوتم کن. اما تو چه میدونی من اون لحظات چقدر زندگی کردم!زنده باد اشتباهات من. که توی تنهایی بغلشون می‌کنم. یه بغلِ محکم... اونا سهم منن از زندگی. من اون لحظات احساس زنده بودن داشتم. میفهمی؟؟؟؟؟؟
خب تو کاری انجام دادی که خانواده انقدر حساس شده یا نه؟ سعی کن اعتمادشون رو جلب کنی وقتی بهت اعتماد ...

من اصن نمیزارن جایی برم که تعریف شو کنم. 

نه بخدا قسم هیچ کاری نکردم اصن تا امروز با هیچ پسری حرف نزدم یا دزدکی تلفنی حرف نزدم . خیلی گیر میدن

منکه دارم ۲۶ ساله میشم هنوز مامانم بهم گیر میده😂😂😂 سعی کن رابطه بین خودت و مامانت رو دوستانه تر ...

نه واقعا حالمو بد کرد

کلا زود حالم بد میشه احتمال زیاد درسمم بخونم رشته خوب بیارم اجازه ندن برم دانشگاه . میشناسم خانواده مو دیگه. 

۲۶ سال که زیاده ولی تو هر سنی ادم دوس داره یه چیزایی رو تجربه کنه ازش بگذره دیگه شوق و ذوق نداره . مث منی که عاشق کافه بودم کلاس دهم الان دوس ندارم 

عاشق پارک بودم الان نه 

الانم عاشق دانشگاهم فکر نکنم بزارن. بخدا اگه کاری میکردم سعی میکردم ببخشن منو ولی هیچ کاری نکردم خدا شاهده

منکه دارم ۲۶ ساله میشم هنوز مامانم بهم گیر میده😂😂😂 سعی کن رابطه بین خودت و مامانت رو دوستانه تر ...

هنوز با ۱۸ سال سن میبرنم مدرسه میان دنبالم 

خیلی خجالت میکشم از خودم که مستقل نیستم خیره سرم قراره برم دانشگاه . باشگاه‌ خواستم برم گفتن اون واسه بیکاراست. 

خواستم برم کلاس نقاشی گفتن اون واسه تنبل هاست

نویسندگی کردم قرار شد چاپ شه همشو پاره کردن گفتن از این به بعد با پسرا در ارتباط میشی میگی چاپ کنن برات. 

خواستم برم انسانی گفتن ما ریاضی دوس داریم

خواستم شبا زود بخوابم گفتن حتما دعوا کردی زود میخوابی 

خواستم دیر بخوابم گفتن حتما با کسی حرف میزنی نمیخوابی 

خواستم برم بیرون گفتن پسر هست نمیتونی از خودت مواظبت کنی 

خواستم برم کتابخونه گفتن اونجا جای بچه هاس تو بزرگ شدی خونه بخون 

خواستم برم مدرسه نمونه گفتن مغزت از کار میوفته درس بخونی زیاد 

خواستم رفیق پیدا کنم گفتن بت ضربه میزنن بعدا ازت سو استفاده میکنن 

خواستم برم خونه خاله و دایی بخوابم گفتن تو دختری نمیشه

خواستم برم رانندگی یاد بگیرم گفتن اول کنکورت

خواستم برم مهمونی گفتن اول کنکورت 

خواستم برم بمیرم گفتن اول کنکورت 

ولی جالبیش اینجاست دانشگاه هم نمیزارن دیگه نمی‌دونم چه کنم

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687