هنوز با ۱۸ سال سن میبرنم مدرسه میان دنبالم
خیلی خجالت میکشم از خودم که مستقل نیستم خیره سرم قراره برم دانشگاه . باشگاه خواستم برم گفتن اون واسه بیکاراست.
خواستم برم کلاس نقاشی گفتن اون واسه تنبل هاست
نویسندگی کردم قرار شد چاپ شه همشو پاره کردن گفتن از این به بعد با پسرا در ارتباط میشی میگی چاپ کنن برات.
خواستم برم انسانی گفتن ما ریاضی دوس داریم
خواستم شبا زود بخوابم گفتن حتما دعوا کردی زود میخوابی
خواستم دیر بخوابم گفتن حتما با کسی حرف میزنی نمیخوابی
خواستم برم بیرون گفتن پسر هست نمیتونی از خودت مواظبت کنی
خواستم برم کتابخونه گفتن اونجا جای بچه هاس تو بزرگ شدی خونه بخون
خواستم برم مدرسه نمونه گفتن مغزت از کار میوفته درس بخونی زیاد
خواستم رفیق پیدا کنم گفتن بت ضربه میزنن بعدا ازت سو استفاده میکنن
خواستم برم خونه خاله و دایی بخوابم گفتن تو دختری نمیشه
خواستم برم رانندگی یاد بگیرم گفتن اول کنکورت
خواستم برم مهمونی گفتن اول کنکورت
خواستم برم بمیرم گفتن اول کنکورت
ولی جالبیش اینجاست دانشگاه هم نمیزارن دیگه نمیدونم چه کنم