خواهرم تازه بله برون شده. خونه مادرم اینا شیرازه من تهرانم. نامزدشم تهران. من یه سری وسایلمو که شیراز جا گذاشته بودم ایشون واسم اورد تهران. بعد به خواهرم گفتم ادرس خونه اشون رو بگیر شوهرم بره وسایلمو بگیره ازشون. چون امروز تولد دعوت بودیم. لازمشون داشتم. ایشون قبول نکردن و هرچی من گفتم خودمون میایم میبریمش قبول نکرد و گفت خودم میارم. منم تولد دختر خواهرشوهرم بود می خواستیم بریم طلا بخریم. باید تا 12 دیگه از خونه می رفتم بیرون. به خواهرم گفتم اگه میتونه تا 11.30 بیاد اگه هم نه 1 بیاد. خلاصه 12 اومد و خونه نیومد. همون پایین وسایلا رو داد به شوهرم. به خواهرم داشتم می گفتم نامزدت خونمون نیومده گفت با اون کار تو می خواستی بیاد؟؟؟؟
وا...کدوم کار؟اینا جوگیریهای اول نامزدیه به دل نگیر
البته من با لحن بد نگفتما.. در ضمن من نامزدشو فقط یه بار دیدم و خیلی خیلی هم خجالتیه. اصلا فکرشم نمیکردم که روش بشه بیاد خونه ما بدون خواهرم!!
کدوم کار
الان خواهرم ناراحت شده!!!
کدوم کار؟؟؟
شاید براش باید شرایطو شفاف میکردی..متوجه نشده عجلت برای چیه .شاید این بوده
اینکه گفتم ما باید بریم بیرون!!! فلان ساعت بیاد
چه کاری دقیقا
اوه! میگفتی بزار چندروز از بله برون بگذره بعد غیرتی شوا
بیخیال چند روز دیگه یادش میره
چرا بهش گفتم باید بریم واسه طلا. مغازه هام میبندن. ولی بازم شاکی بود. فکر کنم حتی مامانم هم شاکی بوده!!!
خب شما برنامه ت روگفتی دیگه .چیز بدی نگفتی.به قول دوستان جوگیری دوران نامزدیه
خب دلیلو بهش توضیح میدادی
خب راست گفتین شما که گفتین خودتون میرین وسایل رو میگیرین خودش اصرار داشت.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
